شمارهٔ ۶
اگرچه خدمت مسجد نشد حواله ما
چراغ میکده روشن شد از پیاله ما
به سنگ خاره چه میکرد بازوی فرهاد
نمیگشود اگر راه تیشه ناله ما
ز عکس چهره ما زرد شد رقم ور نه
به آب زر ننویسد کسی رساله ما
چو کاسهای که به آن می ز خم برون آرند
به می درون و برون شسته شد پیاله ما
حدیث مختصر اولیست ور نه چون قدسی
هزار شرح فزون داشت هر مقاله ما
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: امیرحسین موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اگرچه خدمت مسجد نشد حواله ما
چراغ میکده روشن شد از پیاله ما
هوش مصنوعی: هرچند که ما نتوانستیم به مسجد خدمت کنیم، اما به کمک پیاله ما، روشنایی میکده بیشتر شد.
به سنگ خاره چه میکرد بازوی فرهاد
نمیگشود اگر راه تیشه ناله ما
هوش مصنوعی: اگر درد و رنج ما نبود، فرهاد هرگز به صخره نمیزد و نمیتوانست سنگ را بشکافد.
ز عکس چهره ما زرد شد رقم ور نه
به آب زر ننویسد کسی رساله ما
هوش مصنوعی: به خاطر چهرهی ما، کلمات و نوشتهها رنگ باختهاند؛ وگرنه هیچکس نمیتواند به زیبایی طلا، داستان ما را بنویسد.
چو کاسهای که به آن می ز خم برون آرند
به می درون و برون شسته شد پیاله ما
هوش مصنوعی: چنان است که گویی پیالهای که از شراب پر شده و درون و بیرون آن را شستهاند، به خوبی آماده است. در اینجا به حالتی اشاره دارد که درون را از شراب پر کردهاند و از بیرون نیز پاک شده است.
حدیث مختصر اولیست ور نه چون قدسی
هزار شرح فزون داشت هر مقاله ما
هوش مصنوعی: سخن کوتاه و مختصر بهتر است، زیرا اگر به تشریح گسترده بپردازیم، هر موضوعی میتواند هزاران تفسیر و توضیح مختلف داشته باشد.