گنجور

شمارهٔ ۴۸

نهادی بر سر شوریدگان داغ
زدی بر سر گره سودای ما را
در این بزم از حریفان چشم داریم
که نگذارند خالی جای ما را
نظر بر جامه از برگشتگی‌هاست
کسی نشناسد از سر پای ما را
درین بستان‌سرا عنقای عشقیم
نمی‌داند کسی ماوای ما را
خدا را شیخ شهر ار پرده پوشی
مکن امروز شب فردای ما را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: امیرحسین موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نهادی بر سر شوریدگان داغ
زدی بر سر گره سودای ما را
هوش مصنوعی: بر سر افرادی که عاشق و دلتنگ هستند، داغی قرار دادی که نماد آرزو و آرزومندی ماست.
در این بزم از حریفان چشم داریم
که نگذارند خالی جای ما را
هوش مصنوعی: در این محفل، ما حریفانی داریم که مراقب هستند تا جای خالی ما احساس نشود.
نظر بر جامه از برگشتگی‌هاست
کسی نشناسد از سر پای ما را
هوش مصنوعی: نگاه بر لباس‌مان از چروک‌هایش است؛ هیچ‌کس از حال و وضع ما باخبر نمی‌شود.
درین بستان‌سرا عنقای عشقیم
نمی‌داند کسی ماوای ما را
هوش مصنوعی: در این باغ و گلستان، ما به عنوان پرنده‌ای از عشق زندگی می‌کنیم که هیچ‌کس نمی‌داند کجا منزل داریم.
خدا را شیخ شهر ار پرده پوشی
مکن امروز شب فردای ما را
هوش مصنوعی: اگر امروز در میانه‌ی مشکلات و نادانی‌ها از حقایق پنهان نكنی و از خداوند دوری نكنی، شاید فردا به خاطر این کارها دچار عواقب ناگواری نشوی.