گنجور

شمارهٔ ۴۳

آه سحر نتیجه شرر می‌دهد مرا
نخل امید بین که چه بر می‌دهد مرا
خون می‌کند غمت جگرم را هزاربار
تا یک پیاله خون جگر می‌دهد مرا
بیهوشی‌ام به طرز حریفان بزم نیست
ساقی می از سبوی دگر می‌دهد مرا
افتاده‌ام به دام کسی کز غرور حسن
نه می‌کند هلاک و نه سر می‌دهد مرا
قدسی شود چو معرکه رستخیز، گرم
دل بد مکن که عشق ظفر می‌دهد مرا

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: امیرحسین موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آه سحر نتیجه شرر می‌دهد مرا
نخل امید بین که چه بر می‌دهد مرا
هوش مصنوعی: در اوایل صبح، احساس گداز و سوختن در دل من، امیدی که مانند نخل بلندی است، میوه‌ای را به من می‌دهد که نشانه‌ امید و زندگی‌ام است.
خون می‌کند غمت جگرم را هزاربار
تا یک پیاله خون جگر می‌دهد مرا
هوش مصنوعی: غمت به قدری دردناک است که بارها و بارها جگرم را می‌سوزاند، اما در عوض تنها یک پیاله خون جگر به من می‌بخشد.
بیهوشی‌ام به طرز حریفان بزم نیست
ساقی می از سبوی دگر می‌دهد مرا
هوش مصنوعی: احساسم به گونه‌ای نیست که با دوستان دور هم نشسته باشید، بلکه این بار، می‌خواهم از کسی دیگر شراب بگیرم.
افتاده‌ام به دام کسی کز غرور حسن
نه می‌کند هلاک و نه سر می‌دهد مرا
هوش مصنوعی: در دام کسی گرفتار شده‌ام که به خاطر زیبایی‌های خود نه به من آسیب می‌زند و نه به من بی‌اعتنایی می‌کند.
قدسی شود چو معرکه رستخیز، گرم
دل بد مکن که عشق ظفر می‌دهد مرا
هوش مصنوعی: وقتی که روز قیامت فرا برسد و همه چیز رنگ و بوی مقدس بگیرد، نگران نباش و دلشکسته نباش، چون عشق به من پیروزی خواهد داد.