گنجور

شمارهٔ ۲۹

در راه تا رود ز من آن نازنین جدا
دستش جدا عنان کشد و آستین جدا
چون بر نشان پای تو مالم رح نیاز
نتوان چو سایه کرد مرا از زمین جدا
از لذت خدنگ ستم عضوعضو من
هریک کنند شست ترا آفرین جدا
هم عاشق وفایم و هم بنده جفا
دارم به سینه داغ جدا بر جبین جدا
من ترک عالمی ز برای تو کرده‌ام
از من مشو برای دل آن و این جدا
قدسی ندید دولت وصلت به خواب هم
از چون تویی فتاده کسی این چنین جدا

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: امیرحسین موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در راه تا رود ز من آن نازنین جدا
دستش جدا عنان کشد و آستین جدا
هوش مصنوعی: در مسیری که به سوی آن شخص محبوب می‌روم، دست او از من جدا می‌شود و او به سوی دیگری می‌رود، در حالی که دستش را از من می‌کشد و آستینش نیز از من دور می‌شود.
چون بر نشان پای تو مالم رح نیاز
نتوان چو سایه کرد مرا از زمین جدا
هوش مصنوعی: هرگز نمی‌توانم از زمین جدا شوم و به آسمان بروم، چون سایه تو همیشه در کنار من است و نیازی به رحمت دیگر ندارم.
از لذت خدنگ ستم عضوعضو من
هریک کنند شست ترا آفرین جدا
هوش مصنوعی: با لذت تیر ستم، اجزای وجود من را هر یک جدا می‌کنند. تو را بر این کار شگفت‌انگیز می‌ستایند.
هم عاشق وفایم و هم بنده جفا
دارم به سینه داغ جدا بر جبین جدا
هوش مصنوعی: من هم عاشق وفا هستم و هم از بی‌وفایی رنج می‌برم. در درونم داغ جدایی و غمینی در پیشانی‌ام دارم.
من ترک عالمی ز برای تو کرده‌ام
از من مشو برای دل آن و این جدا
هوش مصنوعی: من به خاطر تو از دنیای خود دست کشیده‌ام، پس از من دور نشو، چرا که دل این دنیا و آن دنیا را نمی‌توان از هم جدا کرد.
قدسی ندید دولت وصلت به خواب هم
از چون تویی فتاده کسی این چنین جدا
هوش مصنوعی: دولت و خوشبختی وصال تو حتی در خواب هم برای هیچ قدسی دیده نشده است. هیچ‌کس مانند تو این‌طور از عشق دور نیفتاده است.

حاشیه ها

1397/12/17 13:03
م.د

در بیت 2 ، «رخ» صحیح است