گنجور

شمارهٔ ۲۶

چند سوزد برق غم مشتی خس و خاشاک را
آتشی خواهم که سوزد خرمن افلاک را
چشم ما پاک است چون خورشید از آلودگی
دامن پاکی بود شایسته چشم پاک را
شوق آتش تا نسازد خلق را گرم گناه
چون برون آیی بپوش آن روی آتشناک را
بهر قتل عشق‌بازان دیر می‌آید اجل
رخصت یک غمزه فرما نرگس چالاک را
بر سر خاک شهیدان بیش از این قدسی منال
چند دردسر دهی آسودگان خاک را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: امیرحسین موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چند سوزد برق غم مشتی خس و خاشاک را
آتشی خواهم که سوزد خرمن افلاک را
هوش مصنوعی: چند تا از غم‌ها و مشکلات کوچک مثل زباله می‌سوزند، اما من آتشی ایجاد می‌کنم که می‌تواند همه چیز را از بین ببرد و حتی آسمان‌ها را به آتش بکشد.
چشم ما پاک است چون خورشید از آلودگی
دامن پاکی بود شایسته چشم پاک را
هوش مصنوعی: چشم ما مانند خورشید از هر گونه آلودگی پاک است و این پاکی به دامن آن تعلق دارد. شایسته است که چشم پاک، چیزهای پاک و زیبا را ببیند.
شوق آتش تا نسازد خلق را گرم گناه
چون برون آیی بپوش آن روی آتشناک را
هوش مصنوعی: آتش شوق باید به حدی باشد که دیگران را به سمت گناه نکشاند. زمانی که از این حالت خارج شوی، سعی کن چهره آتشین خود را بپوشانی.
بهر قتل عشق‌بازان دیر می‌آید اجل
رخصت یک غمزه فرما نرگس چالاک را
هوش مصنوعی: وقتی که وقت مرگ عاشقان فرا می‌رسد، به‌سرعت نمی‌رسد و به آن‌ها اجازه می‌دهد که فقط با یک نگاه یا لبخند، دل‌هایشان را زیر و رو کنند. پس ای نرگس زیبا، یک اشاره‌ای بکن!
بر سر خاک شهیدان بیش از این قدسی منال
چند دردسر دهی آسودگان خاک را
هوش مصنوعی: بر روی خاک شهیدان، دیگر بیش از این مایه ی آزار روحانیان نشو. چرا که آرامش خاکی‌ها را با مشکلات بیشتری مواجه نکن.