شمارهٔ ۲۴
خوشم که ضعف چنان کرده روشناس مرا
که چشم آینه مژگان کند قیاس مرا
چو غنچه تا به گریبان نهفته در مژهام
فتاده کار به نظاره در لباس مرا
بنای عافیتم را بریز گو از هم
بود چه چشم ز گردون بداساس مرا؟
ز بدشگونی داغی که نیک خواهد شد
بود ز اختر بد بیشتر هراس مرا
ز رحم بر سر ره سبز کرده گردونم
که جور پا نرساند به زخم داس مرا
کمر که بسته به تاراج آشیانه جغد؟
درین خرابه کسی گو مدار پاس مرا
قدی به کینه من راست کرده گویی یافت
زبونتر از همه گردون کجپلاس مرا
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: امیرحسین موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوشم که ضعف چنان کرده روشناس مرا
که چشم آینه مژگان کند قیاس مرا
هوش مصنوعی: خوشحالم که زیبایی و جذابیت او به قدری تأثیرگذار است که من را به خوبی و روشنی در آینه نشان میدهد. به گونهای که مژگانش میتواند مرا با زیبایی خود مقایسه کند.
چو غنچه تا به گریبان نهفته در مژهام
فتاده کار به نظاره در لباس مرا
هوش مصنوعی: به مانند غنچهای که در گریبانم پنهان است، در حالتی در انتظارم که در لباس من به تماشا نشسته است.
بنای عافیتم را بریز گو از هم
بود چه چشم ز گردون بداساس مرا؟
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که پایههای آرامشم را برهم بریز، زیرا دلیل نگرانی من از آسمان و دنیا چه چیزی میتواند باشد؟
ز بدشگونی داغی که نیک خواهد شد
بود ز اختر بد بیشتر هراس مرا
هوش مصنوعی: به خاطر بدیهای آینده و عواقب ناخوشایند، از ستارههای شوم بیشتر میترسم؛ اگرچه ممکن است نتیجهی نیکویی داشته باشد.
ز رحم بر سر ره سبز کرده گردونم
که جور پا نرساند به زخم داس مرا
هوش مصنوعی: خدایا، تو را به خاطر رحمتت بر سر راه سبز زندگی قرار دادهام، که ستم و بیعدالتی نتواند به من آسیب برساند.
کمر که بسته به تاراج آشیانه جغد؟
درین خرابه کسی گو مدار پاس مرا
هوش مصنوعی: آیا کسی در این ویرانه به من توجهی میکند، وقتی کمر به ویرانی خانه جغد بسته شده است؟
قدی به کینه من راست کرده گویی یافت
زبونتر از همه گردون کجپلاس مرا
هوش مصنوعی: مظهر کینه و دشمنی من، به مانند قلهای از کینه راست ایستاده است، گویی در این دنیا هیچ چیز و هیچ موجودی از من حقیرتر و ضعیفتر نیست.