شمارهٔ ۹۷
باد صبح از گلستان آید همی
یا زکوی دلستان آید همی
سوی من چون بوی رحمن از یمن
بوی آن جان جهان آید همی
می طپد دل چون جلاجل تا بگوش
بانگ زنگ کاروان آید همی
پیکرم شد چون هلال از انتظار
کان مه لاغر میان آید همی
از فراق آن لب یاقوت فام
خون دل از دیدگان آید همی
ناف آهو بوی مویش کی کند
کز نسیمش بوی جان آید همی
پیش تیر آن بت ابروکمان
مرغ دل بازی کنان آید همی
شصت برنگرفته از یک چوبه تیر
صد خدنگ از وی به جان آید همی
هر کجا دردیست درمان ناپذیر
بر تن این ناتوان آید همی
داستان عشق با زاهد مگوی
بوی خون زین داستان آید همی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باد صبح از گلستان آید همی
یا زکوی دلستان آید همی
هوش مصنوعی: باد صبح از باغ گلها میآید یا از کوی دلانگیز.
سوی من چون بوی رحمن از یمن
بوی آن جان جهان آید همی
هوش مصنوعی: بوهای خوش و دلنواز، همچون عطر و بوی خوب رحمت الهی از یمن به سوی من میآید، بویی که جان و روح جهان را زنده میکند.
می طپد دل چون جلاجل تا بگوش
بانگ زنگ کاروان آید همی
هوش مصنوعی: دل مانند جلاجل میتپد تا اینکه صدای زنگ کاروان به گوش میرسد.
پیکرم شد چون هلال از انتظار
کان مه لاغر میان آید همی
هوش مصنوعی: بدن من به شکل هلال درآمده از شوق و انتظار، چرا که آن ماه نازک و لاغر به زودی وارد میشود.
از فراق آن لب یاقوت فام
خون دل از دیدگان آید همی
هوش مصنوعی: از درد جدایی آن لبهای قرمز، اشکهای غم از چشمانم سرازیر میشود.
ناف آهو بوی مویش کی کند
کز نسیمش بوی جان آید همی
هوش مصنوعی: بوی موی آهو چطور میتواند از جایی جز نسیم به مشام برسد، وقتی که نفسش چنین بویی از جان و زندگی را به همراه دارد؟
پیش تیر آن بت ابروکمان
مرغ دل بازی کنان آید همی
هوش مصنوعی: تیر زیبایی آن معشوق، دلهای عاشق را به بازی میگیرد و به سمت خود جذب میکند.
شصت برنگرفته از یک چوبه تیر
صد خدنگ از وی به جان آید همی
هوش مصنوعی: حتی اگر یک چوب تیر تنها شصت بار خم شود، باز هم میتواند صد تیر را به سمت دشمن پرتاب کند و جان کسی را تهدید کند.
هر کجا دردیست درمان ناپذیر
بر تن این ناتوان آید همی
هوش مصنوعی: هر جا که درد و رنجی وجود دارد، درمان آن بر دوش این انسان ناتوان خواهد بود.
داستان عشق با زاهد مگوی
بوی خون زین داستان آید همی
هوش مصنوعی: عشق و محبت را با زاهدان و کسانی که از دنیا فاصله گرفتهاند در میان نگذار، زیرا این داستان بوی خون و رنج میدهد.