شمارهٔ ۸۵
ای خوش آن دردی که درمانش توئی
خرّم آن راهی که پایانش توئی
گر به سر پویم ره مقصود را
غم ندارم زانکه پایانش توئی
کی هوای بوستانش در سر است
هرکه در خلوت گلستانش توئی
ای شکنج زلف پرچین نگار
خرمّا گویی که چوگانش توئی
ای خوشا آب و هوای آن دیار
که سهی سرو خیابانش توئی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای خوش آن دردی که درمانش توئی
خرّم آن راهی که پایانش توئی
هوش مصنوعی: خوشا به حال آن دردی که تنها تو میتوانی آن را درمان کنی و خوشا به حال راهی که تنها به تو منتهی میشود.
گر به سر پویم ره مقصود را
غم ندارم زانکه پایانش توئی
هوش مصنوعی: اگر به هدفم برسم، نگران چیزی نیستم چون در انتها تو هستی.
کی هوای بوستانش در سر است
هرکه در خلوت گلستانش توئی
هوش مصنوعی: هر کسی که در دلش یاد و خاطره باغ را داشته باشد، همیشه در تنهایی خود به یاد تو است.
ای شکنج زلف پرچین نگار
خرمّا گویی که چوگانش توئی
هوش مصنوعی: ای زیبای دلربا با موهای پرچین و پر پیچ و تاب، انگار که تو خود آن چوگان هستی که در بازی عشق به دست میچرخد.
ای خوشا آب و هوای آن دیار
که سهی سرو خیابانش توئی
هوش مصنوعی: خوشا به حال آن دیاری که در آن، تو مانند درختان سرو بلند و زیبا هستی و خیابانهایش به زیبایی تو مزین شدهاند.