گنجور

شمارهٔ ۷۱

چشم اگر پوشی ز کار خویشتن
لطف ها بینی ز یار خویشتن
غربت مردم به شهر مردم است
من غریبم در دیار خویشتن
دوش در بزمی که بودی با رقیب
آزمودم اعتبار خویشتن
بار سنگین است جان در راه دوست
ما سبک کردیم بار خویشتن
بعد ازین گو دیگری با من مساز
ساختم با کردگار خویشتن
خاک گر گردی به راه او غبار
کیمیا بینی غبار خویشتن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چشم اگر پوشی ز کار خویشتن
لطف ها بینی ز یار خویشتن
هوش مصنوعی: اگر به کارهای خودت توجه نکنید و چشم‌پوشی کنید، محبت‌ها وکیفیت‌های دوستتان را بهتر خواهید دید.
غربت مردم به شهر مردم است
من غریبم در دیار خویشتن
هوش مصنوعی: غریبتی که انسان‌ها در یک شهر احساس می‌کنند، به خاطر دوری از زادگاه و آشناها است. اما من، حتی در سرزمین خودم نیز احساس غریبگی می‌کنم.
دوش در بزمی که بودی با رقیب
آزمودم اعتبار خویشتن
هوش مصنوعی: دیشب در میخانه‌ای که با رقیب حضور داشتم، ارزش و اعتبار خود را سنجیدم.
بار سنگین است جان در راه دوست
ما سبک کردیم بار خویشتن
هوش مصنوعی: در عشق و دوستی، زندگی و مشکلات خود را آسان کردیم و همه بار سنگین دل را برای رسیدن به محبوب به دوش می‌کشیم.
بعد ازین گو دیگری با من مساز
ساختم با کردگار خویشتن
هوش مصنوعی: از این به بعد با کسی حرف نزن، من دیگر رابطه‌ای با خداوند خودم برقرار کرده‌ام.
خاک گر گردی به راه او غبار
کیمیا بینی غبار خویشتن
هوش مصنوعی: اگر به خاک راه او تبدیل شوی، غباری از کیمیا را خواهی دید و غبار خودت را نخواهی شناخت.