شمارهٔ ۷۰
تا نکند درد رخنه در دل انسان
راه نیابد در او محبت جانان
تا نزنی عقده بر سلاسل گیسو
جمع نبینی دل هزار پریشان
شرم کن آخر ز توبه های شکسته
چند نخواهی شدن ز توبه پشیمان
صبح منوّر چگونه چهره گشاید
تا نرسانی شب سیاه به پایان
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا نکند درد رخنه در دل انسان
راه نیابد در او محبت جانان
هوش مصنوعی: تا زمانی که درد و رنج در دل انسان راه پیدا نکند، محبت و عشق به معشوق در او شکل نخواهد گرفت.
تا نزنی عقده بر سلاسل گیسو
جمع نبینی دل هزار پریشان
هوش مصنوعی: اگر بندهایی که به موهای گیسو وصل شدهاند را نبندی، هرگز نمیتوانی دل هزاران پریشان را ببینی.
شرم کن آخر ز توبه های شکسته
چند نخواهی شدن ز توبه پشیمان
هوش مصنوعی: شرم کن از این همه توبههایی که شکستهای، دیگر چه زمانی میخواهی از توبه کردن پشیمان شوی؟
صبح منوّر چگونه چهره گشاید
تا نرسانی شب سیاه به پایان
هوش مصنوعی: صبح روشن چگونه میتواند خود را نشان دهد تا شب تاریک به پایان برسد؟