گنجور

شمارهٔ ۶۱

بجز رویت نخواهم رو به روی دیگری آرم
بجز گوش تو با گوشی سخن گفتن نمی آرم
منت ای ماه دوهفته چو مام بچه گم کرده
همی از خویش و بیگانه ز هر سویی طلبکارم
ز خود خالی شدم چون نِی ز تو پر شد رگ و هم پی
نظر کن کز دم عشقت چنان زیر و بمی دارم
ز هجر و وصل آن دلبر کدامین گفتنم خوشتر
به وصلش بیم هجر او به هجرش شوق دیدارم
چو من یک سوخته اختر ندیده گنبد اخضر
که سرگردان به کار خود همی بر سان پرگارم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بجز رویت نخواهم رو به روی دیگری آرم
بجز گوش تو با گوشی سخن گفتن نمی آرم
هوش مصنوعی: من به جز چهره تو به هیچکس دیگر نگاه نمی‌کنم و فقط با گوش تو صحبت می‌کنم و با کسی دیگری حرف نمی‌زنم.
منت ای ماه دوهفته چو مام بچه گم کرده
همی از خویش و بیگانه ز هر سویی طلبکارم
هوش مصنوعی: ای ماه دو هفته، چه خوشحالم از اینکه به من توجه کرده‌ای. مانند مادری که فرزندش را گم کرده، از همه جا و هر کسی خواهان کمکم تا دوباره به آنچه گم کرده‌ام، دست یابم.
ز خود خالی شدم چون نِی ز تو پر شد رگ و هم پی
نظر کن کز دم عشقت چنان زیر و بمی دارم
هوش مصنوعی: من از خودم خالی شدم، مثل نی که از تو پر شده است. به من نگاه کن، چون از نفس عشق تو، حال من به شدت تغییر کرده است.
ز هجر و وصل آن دلبر کدامین گفتنم خوشتر
به وصلش بیم هجر او به هجرش شوق دیدارم
هوش مصنوعی: من در بین جدایی و وصال آن معشوق کدام یک را بهتر بگویم؟ از عشق وصالش میترسم و از جدایی‌اش به دیدارش شوق دارم.
چو من یک سوخته اختر ندیده گنبد اخضر
که سرگردان به کار خود همی بر سان پرگارم
هوش مصنوعی: من همچون یک ستاره سوخته و گم‌گشته در آسمان، به تنهایی و سرگردانی در جستجوی هدف خود هستم، مانند پرگاری که فقط در دایره‌اش بچرخد و نتواند به هدفی دست یابد.