گنجور

شمارهٔ ۵۷

ز جورت بس که شبها ناله چون مرغ سحر کردم
ز بیداد تو مرغان سحر را با خبر کردم
به راه عشق هرکس اوفتاد از پا به سر پوید
خلاف من کز اول گام ترک پا و سر کردم
اگر عشاق را خون جگر اشک روان گردد
من از عشق تو اشک چشم را خون جگر کردم
شنیدم کاتش دل می نشاند اشک چشم ما
ندیدم بلکه من از آتش دل دیده تر کردم
پر پروانه از شمع محبت سوخت اما من
سراپا خویش را از پرتو این شمع پر کردم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز جورت بس که شبها ناله چون مرغ سحر کردم
ز بیداد تو مرغان سحر را با خبر کردم
هوش مصنوعی: به خاطر دوری تو، شب‌ها به شدت ناله‌ و فریاد می‌زنم و از ظلم تو این درد را به پرندگان سحر اطلاع می‌دهم.
به راه عشق هرکس اوفتاد از پا به سر پوید
خلاف من کز اول گام ترک پا و سر کردم
هوش مصنوعی: هر کسی در مسیر عشق سقوط کند، تمام وجودش تحت تأثیر قرار می‌گیرد، اما من از همان ابتدا با گام برداشتن، از جسم و دنیا دل کنده‌ام.
اگر عشاق را خون جگر اشک روان گردد
من از عشق تو اشک چشم را خون جگر کردم
هوش مصنوعی: اگر عاشقان به اندازهٔ خون دل اشک بریزند، من برای عشق تو اشک چشمم را به مانند خون دل تبدیل کرده‌ام.
شنیدم کاتش دل می نشاند اشک چشم ما
ندیدم بلکه من از آتش دل دیده تر کردم
هوش مصنوعی: شنیدم که آتش دل می‌تواند اشک چشم‌ها را خاموش کند، اما من چنین چیزی ندیدم. بلکه خودم دیده‌ام که از آتش دل، چشمانم خیس شده است.
پر پروانه از شمع محبت سوخت اما من
سراپا خویش را از پرتو این شمع پر کردم
هوش مصنوعی: پروانه به خاطر عشقش به شمع سوخت، اما من تمام وجودم را نور این شمع روشن کردم.