شمارهٔ ۴۱
ما ندیدیم به جز چشم تو خونخوار دگر
هر نفس در پی آزار دلِ زار دگر
گر بریزد همه غمهای جهان بر سر ما
ما نخواهیم به جز عشق تو غمخوار دگر
نیم جانی است که باید به تو تسلیم کنم
غیر ازین نیست مرا با تو سر و کار دگر
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما ندیدیم به جز چشم تو خونخوار دگر
هر نفس در پی آزار دلِ زار دگر
هوش مصنوعی: ما جز چشمان تو که همیشه در حال آزار و اذیت است، چیزی نمیبینیم و هر لحظه فقط در حال رنج کشیدن و خونخواهی دل زخمخورده دیگری هستیم.
گر بریزد همه غمهای جهان بر سر ما
ما نخواهیم به جز عشق تو غمخوار دگر
هوش مصنوعی: اگر تمام غمهای دنیا هم بر سر ما بریزد، ما فقط به عشق تو به هیچ چیز دیگری نیاز نداریم و غمی را نخواهیم داشت.
نیم جانی است که باید به تو تسلیم کنم
غیر ازین نیست مرا با تو سر و کار دگر
هوش مصنوعی: جان نیمهای دارم که باید آن را به تو تقدیم کنم و به جز این، ارتباط دیگری با تو ندارم.