شمارهٔ ۳۹
به یاد جفت و طاق ابروی یار
بپیما ساقیا پیمانه بسیار
بخونریزی عاشق ابروانش
چو شمشیر علی در قتل کفّار
بدین طرز ار دو چشم می فروشش
فروشد مِی نماند نفسِ هشیار
تمارض کرد نرگس تا که گردد
دو چشمانش نگشت و ماند بیمار
ببیند هر که چشم نیم خوابش
بماند تا به صبح حشر بیدار
ز چین آن دو زلف پر چَم و خَم
فتاده در سرم سودای زُنّار
به طور و طَرز رفتار نگارم
رود کبک دری هرگز مپندار
به امید وصالش بر در دوست
دو دیده دوختم مانند مسمار
برآرم صبح محشر چون سر از گور
غمی نبود مرا غیر از غم یار
بیا امشب ز هجر زرد روئی
غبار از دیدگان انجم تو بشمار
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به یاد جفت و طاق ابروی یار
بپیما ساقیا پیمانه بسیار
هوش مصنوعی: به خاطر یاد آن محبوب و زیبایی که دارد، ای ساقی، به من نوشیدنی زیادی بده.
بخونریزی عاشق ابروانش
چو شمشیر علی در قتل کفّار
هوش مصنوعی: عشق به ابروان او چنان است که مانند شمشیر علی در کشتن دشمنان بیرحم و خطرناک میباشد.
بدین طرز ار دو چشم می فروشش
فروشد مِی نماند نفسِ هشیار
هوش مصنوعی: اگر او با این نگاهها و چشمانش میفروشد، دیگر شراب حرامی نمیماند که نفس آدمی به حالت هشیاری ادامه دهد.
تمارض کرد نرگس تا که گردد
دو چشمانش نگشت و ماند بیمار
هوش مصنوعی: نرگس تظاهر به بیماری کرد تا چشمانش زیباتر به نظر برسند و در این حال، همچنان بیمار و آسیبدیده باقی ماند.
ببیند هر که چشم نیم خوابش
بماند تا به صبح حشر بیدار
هوش مصنوعی: هر کسی که در حالتی نیمه خواب باقی بماند، تا صبح قیامت بیدار نخواهد شد.
ز چین آن دو زلف پر چَم و خَم
فتاده در سرم سودای زُنّار
هوش مصنوعی: دو زلف پیچخورده و زیبای او در ذهنم آمده و مرا به خیال و رویا پرداخته است.
به طور و طَرز رفتار نگارم
رود کبک دری هرگز مپندار
هوش مصنوعی: برخی از رفتارها و ویژگیهای محبوبم را نباید با رفتارهایی که از سایرین یا از محیط اطرافم میبینید، مقایسه کنید. رفتار او بینظیر و خاص است.
به امید وصالش بر در دوست
دو دیده دوختم مانند مسمار
هوش مصنوعی: با آرزوی رسیدن به معشوق، چشمانم را مانند میخ به در دوست دوختهام.
برآرم صبح محشر چون سر از گور
غمی نبود مرا غیر از غم یار
هوش مصنوعی: روز قیامت وقتی از خواب بیدار شوم، جز غم یار هیچ غمی در دل ندارم.
بیا امشب ز هجر زرد روئی
غبار از دیدگان انجم تو بشمار
هوش مصنوعی: بیا امشب به خاطر دوری کسی که رنگ چهرهاش زرد و نزار است، اشکها و غمهای خود را مثل غبار از چشمانت پاک کن و بشمار.