شمارهٔ ۳۶
نگار من ز شبستان به در نمیآید
زمان گل مگر آخر به سر نمیآید
بهار میگذرد ساقیا تعلل چیست
مگر خزان دو سه روز دگر نمیآید
چه شد که لاف کلیمی نمیزند بلبل
ز شاخ گل مگر آتش به در نمیآید
گذشت عمر عزیزی که بود دولت وصل
ولی زمان جدایی به سر نمیآید
همیشه بود همآواز من چه شد امشب
به گوش نالهٔ مرغ سحر نمیآید
کشم ز صومعه دیگر به سوی میکده رخت
که بوی خیر ازین بام و در نمیآید
کسی ز منزل جانان خبر به ما نرساند
که هر که میرود از وی خبر نمیآید
اگرچه نخل مرادست سرو قامت دوست
دریغ و درد که هرگز به بر نمیآید
غمین مباش غبارا که عیب بیهنران
به چشم مردم صاحب نظر نمیآید
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نگار من ز شبستان به در نمیآید
زمان گل مگر آخر به سر نمیآید
هوش مصنوعی: معشوق من از فضایی که در آن است خارج نمیشود، مگر زمانی که گلها به آخر عمر خود برسند.
بهار میگذرد ساقیا تعلل چیست
مگر خزان دو سه روز دگر نمیآید
هوش مصنوعی: بهار در حال سپری شدن است، ای ساقی، چرا در تعلل هستی؟ آیا نمیدانی که دیگر چند روزی بیش به پاییز نمانده است؟
چه شد که لاف کلیمی نمیزند بلبل
ز شاخ گل مگر آتش به در نمیآید
هوش مصنوعی: چرا بلبل از روی شاخ گل دیگر سخن از آزادی و غرور نمیگوید، مگر اینکه آتش و درد و رنج به خانهاش نیاید؟
گذشت عمر عزیزی که بود دولت وصل
ولی زمان جدایی به سر نمیآید
هوش مصنوعی: عمر عزیز من گذشت و من به وصل محبوب رسیدم، اما زمان جدایی همچنان ادامه دارد و تمام نمیشود.
همیشه بود همآواز من چه شد امشب
به گوش نالهٔ مرغ سحر نمیآید
هوش مصنوعی: همیشه صدای همنواز من در گوشم بود، اما امشب صدای نالهی مرغ سحر به گوش نمیرسد.
کشم ز صومعه دیگر به سوی میکده رخت
که بوی خیر ازین بام و در نمیآید
هوش مصنوعی: به سوی میکده بروم و از این صومعه دور شوم، زیرا از اینجا بوی خوبی نمیآید.
کسی ز منزل جانان خبر به ما نرساند
که هر که میرود از وی خبر نمیآید
هوش مصنوعی: هیچکس از راز و حال محبوب به ما چیزی نمیگوید، زیرا هر کسی که از نزد او میرود، دیگر خبری از او برنمیگرداند.
اگرچه نخل مرادست سرو قامت دوست
دریغ و درد که هرگز به بر نمیآید
هوش مصنوعی: هرچند که من خواهان دوستی با قامت زیبا هستم، اما افسوس و درد که هیچگاه به من نخواهد رسید.
غمین مباش غبارا که عیب بیهنران
به چشم مردم صاحب نظر نمیآید
هوش مصنوعی: نگران نباش، زیرا نقصهای بیاستعدادان به چشم افراد فرهیخته نمیآید.