گنجور

شمارهٔ ۲۳

گر به دنبال تو یک ناله ام از دل خیزد
ناله جای جرس از ناقه و محمل خیزد
خیز ای دل که در این قافله امشب من و تو
نگذاریم که افغال ز جلاجل خیزد
نفروشم به دو صد زمزمۀ چنگ و رباب
ناله ای راکه شب هجر تو از دل خیزد
عشق را شیفته ای باید جان بر کف دست
این نه کاریست که از مردم عاقل خیزد
هر چه در مزرع دل تخم وفا بتوانی
رو بیفشان که ازین مزرعه حاصل خیزد
چون هما مرغ دلم از سر عالم برخاست
از سر کوی تو ای مه به چه مشکل خیزد؟
دامن آلوده به خون دل بلبل بینی
در گلستان جهان هر گلی از گل خیزد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر به دنبال تو یک ناله ام از دل خیزد
ناله جای جرس از ناقه و محمل خیزد
هوش مصنوعی: اگر برای تو صدایی از دل برآید، آن ناله به جای ناله زنگ سواران از شتر و کالسکه سر می‌زند.
خیز ای دل که در این قافله امشب من و تو
نگذاریم که افغال ز جلاجل خیزد
هوش مصنوعی: بیدار شو ای دل، چون امشب ما در این سفر هستیم و نگذاریم که چیزهای ناخواسته ما را از مسیرمان دور کند.
نفروشم به دو صد زمزمۀ چنگ و رباب
ناله ای راکه شب هجر تو از دل خیزد
هوش مصنوعی: هرگز این ناله‌ی دل‌انگیز را که در شب دوری تو از عمق جانم برمی‌خیزد، به صدها آهنگ زیبا و ساز و آواز نمی‌فروشم.
عشق را شیفته ای باید جان بر کف دست
این نه کاریست که از مردم عاقل خیزد
هوش مصنوعی: عشق نیازمند انسانی است که با تمام وجودش به آن پایبند باشد، و این کار از افراد عاقل و محاسبه‌گر برنمی‌آید.
هر چه در مزرع دل تخم وفا بتوانی
رو بیفشان که ازین مزرعه حاصل خیزد
هوش مصنوعی: هر چیزی که می‌خواهی در دل و احساسات خود به عنوان وفا و محبت بکار ببری، آن را بکارید؛ زیرا از این زمینِ قلب، می‌توانی محصول خوبی برداشت کنی.
چون هما مرغ دلم از سر عالم برخاست
از سر کوی تو ای مه به چه مشکل خیزد؟
هوش مصنوعی: چون پرنده‌ای شاد و آزاد، دل من از دنیای مادی جدا شد و از محله‌ی تو ای ماه، به چه دشواری می‌تواند پرواز کند؟
دامن آلوده به خون دل بلبل بینی
در گلستان جهان هر گلی از گل خیزد
هوش مصنوعی: در گلستان دنیا، هر گلی که می‌بینی، نشان از غم و دردهای دل بلبل است که بر دامن آن نشسته است.