گنجور

بخش ۶۰ - پیدا کردن آنچه به نیت بگردد از اعمال

بدان که اعمال سه قسم است: طاعات و معاصی و مباحات و باشد که از این که رسول (ص) گفت، «الاعمال بالنیات» پندارند که معصیت نیز به نیت خیر از جمله خیرات شود و این خطاست. بلکه این قسم نیت را در وی اثر نیست، ولکن نیت بد وی را خبیث تر گرداند. مثال ین چنان است که کسی غیبت کند برای شادی دل کسی یا مسجد و رباط و مدرسه کند از مال حرام و گوید نیت من خیر است و این قدر نداند که قصد خیر کردن به شری دیگری باشد. اگر داند خود فاسق است و اگر پندارد که این خیری است هم فاسق است که طلب علم فریضه است و بیشتر هلاک خلق از جهل است.

و از این گفت سهل تستری که هیچ معصیت عظیم تر از جهل نیست. و جهل به جهل از جهل عظیمتر که چون نداند که نداند هرگز نیاموزد و آن حجاب و سد وی گردد. و همچنین تعلیم کردن شاگردی را که دانی مقصود وی آن است تا از قضا و اوقاف و مال ایتام و مال سلطان دنیا به دست آورد و به مباحات و منافست مشغول شود حرام است. و اگر مدرس گوید: نیت من نشر علم است اگر وی در فساد به کار دارد من ماخوذ نیت خویش باشم. این جهل محض باشد و همچون کسی باشد که شمشیری به کسی بخشد که راه زند و انگور به کسی بخشد که خمر کند. و گوید مقصود من سخاوت است و خدای تعالی هیچ خلق دوست تر از سخاوت ندارد.

این از جهل وی بود، بلکه چون داند که راه خواهد زدن شمشیر از دست وی بیرون باید کرد. چگونه روا بود که به وی دهد؟ و همه سلف به خدای تعالی پناهیده اند از عالم فاجر و هر شاگردی که از وی اثر معصیت دیده اند مهجور بکرده اند تا احمد بن حنبل شاگردی قدیم را مهجوری کرد به سبب آن که بیرون سرای در کاهگل گرفت و گفت یک ناخن از شاهراه مسلمانان فراگرفتی نشاید علم آموختن. پس معصیت به نیت نگردد، بلکه خیر از آن بود که فرمان بر آن بود.

بخش ۵۹ - پیدا کردن آنچه معفو باشد از حدیث نفس و وسواس: بدان که رسول (ص) گفت که امت مرا عفو کرده اند از هرچه حدیث نفس بود. و اندر هردو صحیح است که هرکه قصد معصیت کند و نکند ملایکه را گوید بر وی منویس و اگر قصد خیر کند یک حسنت بنویس اگرچه نکند. و چون بکند ده بنویس. و در بعضی از اخبار است که تضعیف می کند تا به هفتصد. و از اینجا گروهی پنداشتند که هرچه به دل رود از قصد و اندیشه بدان ماخوذ نبود. و آن خطاست که پیدا کردیم که اصل دل است و تن تبع.بخش ۶۱ - قسم دوم طاعات: و نیت در این از دو درجه اثر دارد: یکی آن که اصل وی به نیت درست آید. و دیگر آن که هرچند نیت بیشتر می شود ثواب مضاعف همی شود. و هرکه علم نیت بیاموزد به یک طاعت چند نیت نیکو بتواند کرد تا آن جمله طاعت شود. مثلا چون در مسجد اعتکاف کرد نیت کند که این خانه خدای است و هرکه در اینجا شود به زیارت خدای شده بود. که رسول (ص) گفته است، «هرکه در مسجد شد به زیارت خدای رفت». و حق است بر همه کس که زایر را اکرام کند.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که اعمال سه قسم است: طاعات و معاصی و مباحات و باشد که از این که رسول (ص) گفت، «الاعمال بالنیات» پندارند که معصیت نیز به نیت خیر از جمله خیرات شود و این خطاست. بلکه این قسم نیت را در وی اثر نیست، ولکن نیت بد وی را خبیث تر گرداند. مثال ین چنان است که کسی غیبت کند برای شادی دل کسی یا مسجد و رباط و مدرسه کند از مال حرام و گوید نیت من خیر است و این قدر نداند که قصد خیر کردن به شری دیگری باشد. اگر داند خود فاسق است و اگر پندارد که این خیری است هم فاسق است که طلب علم فریضه است و بیشتر هلاک خلق از جهل است.
هوش مصنوعی: انجام اعمال به سه دسته تقسیم می‌شود: کارهای خوب (طاعات)، کارهای بد (معاصی) و کارهای مجاز (مباحات). برخی ممکن است از سخن پیامبر (ص) که فرمودند «اعمال بر اساس نیت‌هاست» اینطور برداشت کنند که اگر نیت خوبی داشته باشیم، حتی اعمال نادرست هم می‌تواند به عنوان کارهای خوب محسوب شود، اما این اشتباه است. نیت خوب در اعمال نادرست تاثیری ندارد و بلکه می‌تواند وضع را بدتر کند. به عنوان مثال، اگر کسی غیبت کند تا دل کسی را شاد کند یا از مال حرام برای ساختن مسجد یا مدرسه خرج کند و بگوید نیتش خوب است، باید بداند که این کار ممکن است به خیرش ضرر برساند. اگر او بداند که این کارش نادرست است، خود را گمراه کرده و اگر هم فکر کند که کارش خوب است، باز هم در اشتباه است؛ زیرا طلب علم بر هر مسلمانی واجب است و بسیاری از مشکلات مردم ناشی از جهل است.
و از این گفت سهل تستری که هیچ معصیت عظیم تر از جهل نیست. و جهل به جهل از جهل عظیمتر که چون نداند که نداند هرگز نیاموزد و آن حجاب و سد وی گردد. و همچنین تعلیم کردن شاگردی را که دانی مقصود وی آن است تا از قضا و اوقاف و مال ایتام و مال سلطان دنیا به دست آورد و به مباحات و منافست مشغول شود حرام است. و اگر مدرس گوید: نیت من نشر علم است اگر وی در فساد به کار دارد من ماخوذ نیت خویش باشم. این جهل محض باشد و همچون کسی باشد که شمشیری به کسی بخشد که راه زند و انگور به کسی بخشد که خمر کند. و گوید مقصود من سخاوت است و خدای تعالی هیچ خلق دوست تر از سخاوت ندارد.
هوش مصنوعی: سهل تستری می‌فرماید که هیچ گناهی بزرگ‌تر از جهل نیست. جهل به جهل هم بزرگ‌تر است، چون کسی که نمی‌داند که نمی‌داند، هرگز یاد نمی‌گیرد و این ignorance برای او حجاب و مانع می‌شود. همچنین، آموزش دادن به شاگردی که نیتش فقط به دست آوردن ثروت از اموال یتیمان و دیگران باشد، حرام است. حتی اگر معلم بگوید که هدفش آموزش علم است، اما اگر در کارهای فاسد دست دارد، نیتش بی‌فایده است. این مانند این است که کسی شمشیری به دست فردی دهد که می‌خواهد به مردم آسیب برساند یا انگور به کسی بدهد که قصد نوشیدن شراب دارد و بگوید که هدفش سخاوت است. در واقع، خداوند هیچ‌کس را بیشتر از انسان سخاوتمند دوست ندارد.
این از جهل وی بود، بلکه چون داند که راه خواهد زدن شمشیر از دست وی بیرون باید کرد. چگونه روا بود که به وی دهد؟ و همه سلف به خدای تعالی پناهیده اند از عالم فاجر و هر شاگردی که از وی اثر معصیت دیده اند مهجور بکرده اند تا احمد بن حنبل شاگردی قدیم را مهجوری کرد به سبب آن که بیرون سرای در کاهگل گرفت و گفت یک ناخن از شاهراه مسلمانان فراگرفتی نشاید علم آموختن. پس معصیت به نیت نگردد، بلکه خیر از آن بود که فرمان بر آن بود.
هوش مصنوعی: این شخص به دلیل نادانی خود، نمی‌دانست که باید شمشیر را از دست خودش خارج کند تا بتواند راه را ادامه دهد. بنابراین، چگونه می‌توانست آن را به او بدهند؟ همه پیشینیان به خداوند متعال پناه برده‌اند از دانشمندان فاسد و هر شاگردی که از او اثر معصیت دیده، از او دوری کرده است. به عنوان مثال، احمد بن حنبل به خاطر اینکه یکی از شاگردانش در خارج از منزل مشغول کار بیهوده‌ای شده بود، او را طرد کرد و گفت: "تو یک ناخن از راه راست مسلمانان را گرفتی و نباید علم بیاموزی." پس معصیت بر اساس نیت سنجیده نمی‌شود، بلکه آنچه صحیح است، عمل به دستورات الهی است.