بدان که اول توبه نور معرفت است و ایمان که پدیدار آید و از آن نور بینند که گناهها زهر قاتل است چون نگاه کند که وی از این زهر بسیار خورده است و به هلاک نزدیک است به ضرورت پشیمان شود و هراس اندر درون وی پدیدار آید، چون کسی بداند که زهر بسیار خورده است به ضرورت پشیمان شود و بترسد و به سبب آن انگشت به گلو فرو برد تا قی کند و به سبب آن هراس تدبیر آن و داروی آن کند.
همچنین چون بیند که آن شهوت که رانده است همچون انگبین بوده است که اندر وی زهر باشد که اندر حال شیرین بود و در آخر بگریاند، پشیمانی اندر وی پدیدار آید اندر گذشته و آتش خوف اندر میان جای وی افتد، خویشتن را هلاک بیند و ازین آتش خوف و پشیمانی شره شهوت و گناه اندر وی سوخته شود و آن شهوت به حسرت بدل شود و عزم کند که گذشته را تدارک کند و اندر مستقبل نیز با سر آن نشود، لباس جفا بیرون کند و بساط وفا بگستراند و همه حرکات و سکنات خویش بدل کند. پیش از این همه به طرب و شادی و غفلت بود، اکنون همه گریستن و اندوه و حسرت باشد و پیش از این محبت با اهل غفلت داشت، اکنون با اهل معرفت بود. پس نفس توبه پشیمانی است و اصل وی نور معرفت ایمان است و فرع وی به دل کردن احوال است و نقل کردن جمله احوالها و اندامها از معصیت و مخالفت به موافقت و اطاعت.
اطلاعات
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بدان که اول توبه نور معرفت است و ایمان که پدیدار آید و از آن نور بینند که گناهها زهر قاتل است چون نگاه کند که وی از این زهر بسیار خورده است و به هلاک نزدیک است به ضرورت پشیمان شود و هراس اندر درون وی پدیدار آید، چون کسی بداند که زهر بسیار خورده است به ضرورت پشیمان شود و بترسد و به سبب آن انگشت به گلو فرو برد تا قی کند و به سبب آن هراس تدبیر آن و داروی آن کند.
هوش مصنوعی: بدان که آغاز توبه، آگاهی و ایمان است. هنگامی که این آگاهی روشن شود، انسان میبیند که گناهان مانند زهر کشندهای هستند. وقتی به این درک برسد که از این زهر خیلی خورده و به هلاکت نزدیک است، ناگزیر دچار پشیمانی میشود و ترس در دلش ظاهر میگردد. درست مانند کسی که بداند زهر زیادی خورده، به ناچار پشیمان شده و میترسد. از این رو، سعی میکند با فرو بردن انگشت به گلو، خود را وادار به قی کردن کند و با وجود ترس، تدبیری برای درمان آن بیندیشد.
همچنین چون بیند که آن شهوت که رانده است همچون انگبین بوده است که اندر وی زهر باشد که اندر حال شیرین بود و در آخر بگریاند، پشیمانی اندر وی پدیدار آید اندر گذشته و آتش خوف اندر میان جای وی افتد، خویشتن را هلاک بیند و ازین آتش خوف و پشیمانی شره شهوت و گناه اندر وی سوخته شود و آن شهوت به حسرت بدل شود و عزم کند که گذشته را تدارک کند و اندر مستقبل نیز با سر آن نشود، لباس جفا بیرون کند و بساط وفا بگستراند و همه حرکات و سکنات خویش بدل کند. پیش از این همه به طرب و شادی و غفلت بود، اکنون همه گریستن و اندوه و حسرت باشد و پیش از این محبت با اهل غفلت داشت، اکنون با اهل معرفت بود. پس نفس توبه پشیمانی است و اصل وی نور معرفت ایمان است و فرع وی به دل کردن احوال است و نقل کردن جمله احوالها و اندامها از معصیت و مخالفت به موافقت و اطاعت.
هوش مصنوعی: وقتی انسان متوجه میشود که آن اشتیاقی که از آن فراری بوده است، مانند عسل شیرین است اما در واقع زهر دارد و در نهایت او را به گریه میاندازد، حس پشیمانی در او بیدار میشود. ترس او را فرا میگیرد و خود را در معرض هلاکت میبیند. این ترس و پشیمانی باعث میشود که تمایلات گناهآلود و شهوت او سوخته شود و آن شهوت به حسرت بدل گردد. او تصمیم میگیرد که گذشته را جبران کند و در آینده نیز به آن اشتهاها نپردازد. او لباس جفا را کنار میزند و به سوی وفا و صداقت حرکت میکند و تمام رفتارها و حرکات خود را تغییر میدهد. پیشتر غرق در شادی و غفلت بود، اما اکنون همهچیز به گریه و اندوه و حسرت تبدیل شده است. عشق او به افرادی که در غفلت بودند، به دوستی با افراد آگاه و با معرفت مبدل شده است. بنابراین، توبه نوعی پشیمانی است که ریشهاش در نور ایمان و معرفت است و بیانگر حالاتی است که از معصیت و نافرمانی به سوی اطاعت و توافق پیش میرود.