گنجور

بخش ۱۶ - پیداکردن حاجت به صبر اندر همه اوقات

بدان که بنده اندر همه احوال از چیزی خالی نبود که موافق هوای وی بود یا مخالف هوای وی و اندر هر دو حال به صبر حاجتمند بود. اما آن که موافق هوای وی بود چون مال و نعمت و جاه و تندرستی و زن و فرزند به مراد و آنچه بدین ماند، صبر اندر هیچ حال از این مهم تر نیست که اگر خود را فرو نگیرد و اندر تنعم فراخ فرا رود و دل بر آن نهد و باز آن قرار گیرد، در وی بطر و طغیان پدیدار آید، چه گفته اند که همه کس اندر محنت صبر کند، اما اندر عافیت صبر نکند مگر صدیقی.

و چون مال و نعمت اندر روزگار صحابه بسیار شد، گفتند مدتی که اندر محنت بودیم صبر بهتر توانستیم کردن از این که اکنون اندر نعمت و توانایی. و از این گفت حق تعالی، «انما اموالکم و اولادکم فتنه» و در جمله صبر کردن با توانایی دشوار بود و عصمت مهین آن بود که توانایی ندهد. و صبر اندر نعمت بدان بود که دل بر آن ننهد و بدان شادی بسیار نکند که عاریت است و زود از وی باز خواهند ستد، بلکه خود آن نعمت نداند که باشد که سبب نقصان درجات وی باشد اندر قیامت، پس به شکر آن مشغول شود تا حق خدای از مال و از تن و از هر نعمت که دارد همی دهد، و اندر این هر یکی به صبری حاجت بود.

اما آن احوال که موافق هوا نبود سه نوع باشد: یکی آن که اختیار وی بود، چون طاعت و ترک معصیت. دوم آن که به اختیار وی نبود چون بلا و معصیت. سیم آن که اصل به اختیار وی نبود ولیکن اندر دفع و مکافات اختیار بود، چون رنجانیدن مردمان وی را.

اما آن چه به اختیار بود چون طاعت، اندر وی به صبر حاجت بود، چه بعضی از عبادات دشوار بود از کاهلی چون نماز، و بعضی از بخل چون زکوه و بعضی از هر دو چون حج. و بی صبر ممکن نبود.

و اندر هر طاعتی به صبر حاجت بود اندر اول وی و اندر میانه وی و اندر آخر وی، اما اول آن که اخلاص اندر نیت درست کند و ریا از دل دور کند و این دشوار بود و دیگر آن که اندر میانه صبر کند و شرط و آداب وی با هیچ چیز آمیخته نکند که اگر اندر نماز بود به هیچ سو ننگرد و از هیچ چیز نیندیشد. و اما پس از عبادت صبر کند از ظاهر کردن و بگفتن که چه کردم و صبر کند از عجب بدان.

و اما معصیتها شک نیست که دست بداشتن آن جز به صبر راست نیاید و هرچند که شهوت قوی تر و آن مصیبت آسانتر، صبر بر ترک آن معصیت دشوارتر. و از آن است که صبر از معصیت زبان دشوارتر است که زبان جنبانیدن آسان است و چون بسیار گفته آید عادت شود و عادت طبیعت گردد و یکی از جنود شیطان عادت است و بدین سبب زبان اندر غیبت و دروغ و ثنا بر خویشتن و قدح بر دیگران و امثال این روان بود. و اندر یک کلمه که فرا سر زبان آید و مردمان را از آن عجب خواهد آمد و بخواهند پسندید صبر از آن به رنج بسیار بود و بیشتر آن بود که خود با مخالطت ممکن نگردد و به عزلت از آن سلامت جوید.

اما نوع دوم که بی اختیار وی بود، چون رنجانیدن مردمان وی را به دست و زبان، لیکن وی را اندر مکافات اختیاری است و به صبر تمام حاجت آید تا مکافات نکند یا بر حد خویش بایستد اندر مکافات. و یکی از صحابه همی گوید: ما ایمان را ایمان نشمردیمی تا به از آن به هم صابر نبودیمی بر رنج مردمان. و برای این بود که حق تعالی فرمود رسول (ص) را که دست بدار تا تو را همی رنجانند و توکل کن «دع اداهم و توکل علی الله» و گفت، «صبر کن بر آنچه گویند و به مجاملت از ایشان ببر. «و اصبر علی ما یقولون و اهجرهم هجرا حمیلا» و گفت، «همی دانم که از سخن خصمان دلتنگ همی شوی، لیکن به تسبیح مشغول شو، «و لقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون بحمد ربک».

و یک راه مالی قسمت کرد. یکی گفت، «این قسمت نه برای خدای تعالی است که بی عدل است». خبر به رسول (ص) آوردند. روی وی سرخ شد و رنجور شد. آنگاه گفت، «خدای تعالی بر برادرم موسی (ع) رحمت کناد که وی را بیش برنجانیدند و صبر کرد و خدای عزوجل همی گوید، «اگر شما را عقوبتی رسد و مکافاتی کنید هم چندان کنید و اگر صبر کنید نیکوتر»، «و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عقوبتم و لئن صبرتم لهو خیر للصابرین».

و اندر انجیل دیدم نبشته که عیسی (ع) گفت، «قومی پیش از من آمدند. گفتند دستی به دستی برید و چشم به چشم و دندان به دندان و من آن باطل نمی کنم، ولیکن وصیت می کنم شما را که شر را به شر مقابله مکنید، بلکه اگر کسی بر جانب راست زند از روی شما، جانب چپ فراپیش دارید و اگر کسی دستار شما بستاند پیراهن نیز به وی دهید و اگر کسی به ستم یک میل شما را با خویشتن ببرد، دومیل با او بشوید».

و رسول (ص) گفت، «هرکه شما را محروم کند شما وی را عطا دهید. و اگر کسی باشد با شما زشتی کند شما با وی نیکویی کنید». و این چنین صبر درجه صدیقان است.

اما نوع سوم که اول و آخر آن به اختیار تو تعلق ندارد مصیبت است، چون مرگ فرزند و هلاک شدن مال و تباه شدن اندامها چون چشم و گوش و جمله بلاهای آسمانی. هیچ صبر فاضلتر از این صبر نیست.

و ابن عباس رحمهم الله همی گوید که صبر اندر قرآن بر سه وجه است: صبر اندر طاعت سیصد درجه اندر ثواب بیفزاید و دیگر صبر از آنچه حرام است ششصد درجه است، سیم صبر بر معصیت و این سیصد درجه است. و بدان که صبر بر بلا درجه صدیقان است. و از این بود که رسول (ص) گفت اندر دعا، «بارخدایا! ما را چندان یقین ارزانی دار که مصایب بر ما آسان شود». و رسول (ص) همی گوید، «خدای تعالی گفت: هر بنده را که بلا فرستادم و صبر کرد و گله نکرد فرا خلق، اگر ببرم به رحمت خویش ببرم». و داوود (ع) گفت، «بارخدایا چیست جزای آن که در مصیبت صبر کند برای تو؟» گفت، «آن که وی را خلعت ایمان درپوشم که هرگز بازنستانم».

و گفت، «خدای تعالی همی گوید: هرکه وی را مصیبتی فرستادم اندر تن وی و یا اندر مال وی و یا اندر فرزند وی، به صبر نیکو پیش آن بازآمد، شرم دارم که با وی حساب کنم و وی را به میزان و دیوان فرستم». و رسول (ص) گفت، «انتظار فرج به صبر عبادت است». و گفت، «هرکه را مصیبتی برسد بگوید، انا لله و انا الیه راجعون اللهم اجرنی من مصیبتی و اعقبنی خیرا منها، حق تعالی این دها از وی اجابت کند». و گفت، «خدای تعالی گفت با جبرئیل دانی که جزای کسی که بینایی چشم وی بازستدم چیست؟ او را دیدار خویش کرامت کنم».

و یکی از بزرگان بر کاغذی نوشته بودی: «و اصبر لحکم ربک فانک باعیننا»، و هر رنجی که به وی رسیدی این کاغذ از جیب برآوردی و برخواندی. و زن فتح موصلی بیفتاد و ناخن وی بشکست. بخندید. گفت دردت نمی کند؟ گفت شادی ثواب مرا از درد غافل بکرد. و رسول (ص) گفت، «از بزرگ داشتن خدای تعالی یک آن است که اندر بیماری گله نکنی و مصیبت پنهان داری».

و یکی همی گوید سالم بوخدیفه را دیدم جراحت رسیده اندر مصاف و افتاده. گفتم، «آب خواهی؟» گفت، «پای من گیر و به دشمن نزدیکتر کش و آب اندر سبو کن که روزه دارم اگر به شب رسم بخورم». و بدان که چون بگرید یا به دل اندوهگین شود فضیلت صبر فوت نشود، بلکه بدان فوت شود که بانگ کند و جامه بدرد و شکایت کند که رسول (ص) بگریست چون فرزند وی ابراهیم فرمان یافت. گفتند، «نه از این نهی کردی؟» گفت، «نه، که این رحمت است و خدای بر آن کس که رحیم بود رحمت کند».

و گفته اند که صبر جمیل آن بود که صاحب مصیبت را از دیگران بازنشناسند، پس جامه دریدن و بر روی زدن و بانگ کردن حرام است، بلکه احوال بگردیدن و ازار به سر فرو گرفتن و دستار کمتر کردن نشاید، بلکه باید که بداند که بنده ای بیافرید بی تو و باز ببرد بی تو، چنان که رمیضا ام سلیم زن ابو طلحه گفت، «شوهر من از خانه غایب بود و پسری از من فرمان یافت، جامه بر وی پوشیدم. چون باز آمد گفت بیمار چگونه است؟ گفتم هیچ شب بهتر از امشب نبوده است. پس طعام بیاوردم و سیر بخورد. و خویشتن بیاراستم بهتر از آن که هر شبی تا حاجت خویش از من بگرفت. پس گفتم چیزی عاریت به فلان همسایه دادم چون بازخواستم بسیار فریاد بکرد. گفت این عجب است. سخت ابله مردمانند؟ پس گفتم: آن پسرک تو هدیه خدای تعالی بود و به نزدیک ما عاریت بود، اکنون خدای تعالی بازخواست و ببرد. گفت، «انا لله و انا الیه راجعون». و بامداد با رسول (ص) این حکایت بکرد که دوش چه رفت. گفت شب دوشین بر شما مبارک بود که بزرگ شبی بوده است. آنگاه رسول (ص) گفت اندر بهشت شدم رمیضا زن ابوطلحه دیدم.

پس از این جمله بدانستی که بنده در هیچ حال از صبر بی نیاز نیست، بلکه اگر از همه شهوات خلاص یابد و عزلت گیرد، اندر عزلت صدهزار وسوسه و اندیشه مختلف از اندرون سینه وی سر بر کند که آن وی رااز ذکر حق تعالی مشغول کند و آن اندیشه اگر چه اندر مباحات بود، چون وقت ضایع کرد و عمر که سرمایه وی است به زیان آورد خسرانی تمام حاصل شد و تدبیر آن است که خویشتن را به اوراد همی دارد و اگر اندر نماز چنان باشد، باید که جهد کند و نرهد، الا به کاری که دل وی قرار گیرد.

و اندر خبر است که حق تعالی جوان فارغ را دشمن دارد، از این سبب گفت هر جوانی که فارغ بنشیند فارغ نبود از وسوسه شیطان و شیطان قرین وی بود و دل وی آشیانه وسواس بود، جز به ذکر حق تعالی آن را دفع نتوان کردن، باید که به پیشه ای مشغول شود یا به خدمتی یا به کاری که وی را فرو گیرد و نشاید چنین کس را به خلوت نشستن، بلکه هرکه از کار دل عاجز بود، باید که تن را مشغول می دارد.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که بنده اندر همه احوال از چیزی خالی نبود که موافق هوای وی بود یا مخالف هوای وی و اندر هر دو حال به صبر حاجتمند بود. اما آن که موافق هوای وی بود چون مال و نعمت و جاه و تندرستی و زن و فرزند به مراد و آنچه بدین ماند، صبر اندر هیچ حال از این مهم تر نیست که اگر خود را فرو نگیرد و اندر تنعم فراخ فرا رود و دل بر آن نهد و باز آن قرار گیرد، در وی بطر و طغیان پدیدار آید، چه گفته اند که همه کس اندر محنت صبر کند، اما اندر عافیت صبر نکند مگر صدیقی.
هوش مصنوعی: انسان در تمام حالات زندگی اش هیچگاه خالی از چیزی نیست که یا طبق میل او باشد یا خلاف آن. در هر دو حالت، فرد نیاز به صبر دارد. اما زمانی که او به چیزهایی که مطابق میلش است، مانند مال، ثروت، مقام، تندرستی، و خانواده دست می‌یابد، مهم‌ترین فضیلت این است که این نعمت‌ها او را مغرور و بیدادگر نکند. اگر فرد در خوشی‌های زندگی غرق شود و به آن‌ها دل ببندد، می‌تواند منجر به بیدادگری و غرور شود. به گفته‌ای، همه مردم در زمان مشکلات صبر می‌کنند، اما تنها نیکوکاران می‌توانند در زمان خوشی نیز صبر کنند.
و چون مال و نعمت اندر روزگار صحابه بسیار شد، گفتند مدتی که اندر محنت بودیم صبر بهتر توانستیم کردن از این که اکنون اندر نعمت و توانایی. و از این گفت حق تعالی، «انما اموالکم و اولادکم فتنه» و در جمله صبر کردن با توانایی دشوار بود و عصمت مهین آن بود که توانایی ندهد. و صبر اندر نعمت بدان بود که دل بر آن ننهد و بدان شادی بسیار نکند که عاریت است و زود از وی باز خواهند ستد، بلکه خود آن نعمت نداند که باشد که سبب نقصان درجات وی باشد اندر قیامت، پس به شکر آن مشغول شود تا حق خدای از مال و از تن و از هر نعمت که دارد همی دهد، و اندر این هر یکی به صبری حاجت بود.
هوش مصنوعی: با افزایش ثروت و نعمت در زمان صحابه، آنان گفتند که در زمان سختی و محنت، صبر کردن برای ما آسان‌تر بود تا اکنون که در نعمت و توانایی قرار داریم. خداوند درباره این موضوع فرمود که «اموال و فرزندان شما تنها یک آزمایش‌اند». در واقع، صبر در هنگام برخورداری از نعمت‌ها به مراتب دشوارتر است و برای محافظت از خود در این موقعیت، باید نعمت‌ها را بزرگ ندانسته و جلب شادی زیاد از آن‌ها نکنند، چرا که این نعمت‌ها به صورت موقت هستند و ممکن است به زودی از دست بروند. باید به یاد داشته باشند که ممکن است این نعمت‌ها باعث کاهش درجاتشان در قیامت شود، لذا به شکرگزاری مشغول شوند و بدانند که خداوند از مال، جسم و هر نعمت دیگری که دارند، به آن‌ها می‌دهد و در هر یک از این موارد نیاز به صبر دارند.
اما آن احوال که موافق هوا نبود سه نوع باشد: یکی آن که اختیار وی بود، چون طاعت و ترک معصیت. دوم آن که به اختیار وی نبود چون بلا و معصیت. سیم آن که اصل به اختیار وی نبود ولیکن اندر دفع و مکافات اختیار بود، چون رنجانیدن مردمان وی را.
هوش مصنوعی: احوال ناهماهنگ با وضعیت انسانی به سه دسته تقسیم می‌شود: اول، آنچه که به انتخاب خود انسان بستگی دارد، مانند انجام کارهای نیک و ترک کارهای زشت. دوم، آنچه که به اختیار او نیست، مثل مصیبت‌ها و گناهان. سوم، مسائلی که در اصل به انتخاب او مربوط نمی‌شود، اما در زمینه دفع اثرات منفی یا جبران آنها، انسان اختیار و انتخاب دارد، مانند آزار دادن دیگران.
اما آن چه به اختیار بود چون طاعت، اندر وی به صبر حاجت بود، چه بعضی از عبادات دشوار بود از کاهلی چون نماز، و بعضی از بخل چون زکوه و بعضی از هر دو چون حج. و بی صبر ممکن نبود.
هوش مصنوعی: این متن اشاره دارد به این که در اعمالی که به اراده ما وابسته‌اند، نیاز به صبر وجود دارد. برخی از عبادات ممکن است به دلیل کسالت و تنبلی دشوار به نظر برسند، مانند نماز. برخی دیگر مثل زکات، به خاطر خودداری و بخل دشوار می‌شوند و برخی نیز مانند حج به هر دو دلیل سخت هستند. بدون صبر، انجام این امور ممکن نیست.
و اندر هر طاعتی به صبر حاجت بود اندر اول وی و اندر میانه وی و اندر آخر وی، اما اول آن که اخلاص اندر نیت درست کند و ریا از دل دور کند و این دشوار بود و دیگر آن که اندر میانه صبر کند و شرط و آداب وی با هیچ چیز آمیخته نکند که اگر اندر نماز بود به هیچ سو ننگرد و از هیچ چیز نیندیشد. و اما پس از عبادت صبر کند از ظاهر کردن و بگفتن که چه کردم و صبر کند از عجب بدان.
هوش مصنوعی: در هر عبادتی نیاز به صبر وجود دارد که این نیاز در آغاز، وسط و پایان عبادت حس می‌شود. در ابتدا، باید نیت خالصی داشته باشیم و از ریا دوری کنیم که این کار آسان نیست. در میانه عبادت نیز باید صبر پیشه کنیم و آداب آن را بدون هیچ تداخل و مشکلی رعایت کنیم؛ مثلاً اگر در حال نماز هستیم، نباید به هیچ سو نگاه کنیم یا به هیچ چیز دیگری فکر کنیم. در پایان عبادت نیز باید از نشان دادن عمل خود و صحبت درباره آن خودداری کنیم و از افتخار بر کارهای خود پرهیز کنیم.
و اما معصیتها شک نیست که دست بداشتن آن جز به صبر راست نیاید و هرچند که شهوت قوی تر و آن مصیبت آسانتر، صبر بر ترک آن معصیت دشوارتر. و از آن است که صبر از معصیت زبان دشوارتر است که زبان جنبانیدن آسان است و چون بسیار گفته آید عادت شود و عادت طبیعت گردد و یکی از جنود شیطان عادت است و بدین سبب زبان اندر غیبت و دروغ و ثنا بر خویشتن و قدح بر دیگران و امثال این روان بود. و اندر یک کلمه که فرا سر زبان آید و مردمان را از آن عجب خواهد آمد و بخواهند پسندید صبر از آن به رنج بسیار بود و بیشتر آن بود که خود با مخالطت ممکن نگردد و به عزلت از آن سلامت جوید.
هوش مصنوعی: معصیت‌ها به وضوح نیاز به صبر دارند و ترک آنها به واسطه‌ی شهوت و شرایط آسان‌تر، گاهی سخت‌تر می‌شود. صبر در برابر گناه و معصیت بخصوص از کنترل زبان دشوارتر است، زیرا به راحتی می‌توانیم زبان‌مان را به حرکت درآوریم و با تکرار، به عادت تبدیلش کنیم. این عادت جزء وسوسه‌های شیطان به شمار می‌آید و به همین دلیل، زبان ما به غیبت، دروغ، تمجید از خود و عیب‌جویی از دیگران مشغول می‌شود. در حقیقت، هر جمله‌ای که به زبان می‌آید ممکن است توجه دیگران را جلب کند و آنها بخواهند آن را بپسندند، در این صورت، صبر در مقابل این وسوسه‌ها به‌ ویژه دشوار خواهد بود و به طور کلی، دوری از معاشرت با دیگران و انتخاب تنهایی راهی برای حفظ سلامت در برابر این معصیت‌ها است.
اما نوع دوم که بی اختیار وی بود، چون رنجانیدن مردمان وی را به دست و زبان، لیکن وی را اندر مکافات اختیاری است و به صبر تمام حاجت آید تا مکافات نکند یا بر حد خویش بایستد اندر مکافات. و یکی از صحابه همی گوید: ما ایمان را ایمان نشمردیمی تا به از آن به هم صابر نبودیمی بر رنج مردمان. و برای این بود که حق تعالی فرمود رسول (ص) را که دست بدار تا تو را همی رنجانند و توکل کن «دع اداهم و توکل علی الله» و گفت، «صبر کن بر آنچه گویند و به مجاملت از ایشان ببر. «و اصبر علی ما یقولون و اهجرهم هجرا حمیلا» و گفت، «همی دانم که از سخن خصمان دلتنگ همی شوی، لیکن به تسبیح مشغول شو، «و لقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون بحمد ربک».
هوش مصنوعی: اما نوع دوم، که از اختیار او خارج است، این است که او نمی‌تواند به خاطر آزارهایی که به او می‌رسد، به دیگران آسیب برساند. در این حالت، او باید با صبر و استقامت، خود را کنترل کند تا به مقابله برنخیزد. یکی از صحابه گفته است که ما ایمان را واقعی نمی‌دانستیم تا زمانی که بر مشکلات دیگران صبر نکردیم. به همین دلیل، خداوند به پیامبر (ص) فرمود که باید صبور باشد و به خدا توکل کند، حتی اگر به او ظلم کنند. همچنین گفته شده که او باید به آنچه که می‌گویند صبر کند و با آنان با نرمی رفتار نماید. همچنین، او می‌داند که از سخنان دشمنانش دچار آزردگی می‌شود، اما باید به ذکر و تسبیح خداوند مشغول شود.
و یک راه مالی قسمت کرد. یکی گفت، «این قسمت نه برای خدای تعالی است که بی عدل است». خبر به رسول (ص) آوردند. روی وی سرخ شد و رنجور شد. آنگاه گفت، «خدای تعالی بر برادرم موسی (ع) رحمت کناد که وی را بیش برنجانیدند و صبر کرد و خدای عزوجل همی گوید، «اگر شما را عقوبتی رسد و مکافاتی کنید هم چندان کنید و اگر صبر کنید نیکوتر»، «و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عقوبتم و لئن صبرتم لهو خیر للصابرین».
هوش مصنوعی: یک فرد در مورد تقسیم مالی صحبت کرد و گفت: «این تقسیم برای خداوند هیچ فایده‌ای ندارد و نه بر اساس انصاف است.» این خبر به پیامبر (ص) رسید و ایشان به شدت ناراحت و غمگین شدند. سپس فرمودند: «خداوند بر برادرم موسی (ع) رحمت کند، زیرا او بیشتر از این‌ها را تحمل کرد و صبور بود. خداوند عزوجل می‌فرماید: اگر به شما آسیب رسید، می‌توانید همانند آن retaliate کنید، ولی اگر صبر کنید، این برای صابران بهتر است.»
و اندر انجیل دیدم نبشته که عیسی (ع) گفت، «قومی پیش از من آمدند. گفتند دستی به دستی برید و چشم به چشم و دندان به دندان و من آن باطل نمی کنم، ولیکن وصیت می کنم شما را که شر را به شر مقابله مکنید، بلکه اگر کسی بر جانب راست زند از روی شما، جانب چپ فراپیش دارید و اگر کسی دستار شما بستاند پیراهن نیز به وی دهید و اگر کسی به ستم یک میل شما را با خویشتن ببرد، دومیل با او بشوید».
هوش مصنوعی: عیسی (ع) در انجیل می‌گوید که برخی از افراد قبل از او آمده‌اند و قوانین خاصی را معرفی کرده‌اند. او این قوانین را باطل نمی‌کند، اما به مردم وصیت می‌کند که در مقابل بدی، بدی نکنند. بلکه اگر کسی به شما آسیب رساند، باید با شکیبایی و بخشش پاسخ دهید. مثلاً اگر کسی به سمت راست شما ضربه می‌زند، شما نباید تلافی کنید و به جای آن، اگر کسی چیزی از شما بگیرد، باید بیش از آنچه که گرفته است، به او بدهید. و اگر کسی با ظلم به شما آسیب می‌زند، باید با محبت بیشتر به او پاسخ دهید.
و رسول (ص) گفت، «هرکه شما را محروم کند شما وی را عطا دهید. و اگر کسی باشد با شما زشتی کند شما با وی نیکویی کنید». و این چنین صبر درجه صدیقان است.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند که اگر کسی شما را از چیزی محروم کرد، شما باید با او عطا کنید و اگر کسی با شما بدی کرد، شما باید به او خوبی کنید. این نوع صبر، نشانه‌ای از درجات والا و برزگی است.
اما نوع سوم که اول و آخر آن به اختیار تو تعلق ندارد مصیبت است، چون مرگ فرزند و هلاک شدن مال و تباه شدن اندامها چون چشم و گوش و جمله بلاهای آسمانی. هیچ صبر فاضلتر از این صبر نیست.
هوش مصنوعی: اما نوع سوم از مصیبت‌ها، آن‌هایی هستند که کنترل آن‌ها در دست تو نیست، مانند مرگ فرزند، از دست دادن اموال و آسیب دیدن اعضای بدن مثل چشم و گوش و همچنین دیگر بلاهایی که از آسمان فرود می‌آید. هیچ صبری با فضیلت‌تر از این نوع صبر وجود ندارد.
و ابن عباس رحمهم الله همی گوید که صبر اندر قرآن بر سه وجه است: صبر اندر طاعت سیصد درجه اندر ثواب بیفزاید و دیگر صبر از آنچه حرام است ششصد درجه است، سیم صبر بر معصیت و این سیصد درجه است. و بدان که صبر بر بلا درجه صدیقان است. و از این بود که رسول (ص) گفت اندر دعا، «بارخدایا! ما را چندان یقین ارزانی دار که مصایب بر ما آسان شود». و رسول (ص) همی گوید، «خدای تعالی گفت: هر بنده را که بلا فرستادم و صبر کرد و گله نکرد فرا خلق، اگر ببرم به رحمت خویش ببرم». و داوود (ع) گفت، «بارخدایا چیست جزای آن که در مصیبت صبر کند برای تو؟» گفت، «آن که وی را خلعت ایمان درپوشم که هرگز بازنستانم».
هوش مصنوعی: ابن عباس می‌گوید که صبر در قرآن به سه نوع تقسیم می‌شود: اول، صبر در انجام الطاعات که ثواب آن سیصد درجه افزایش می‌یابد؛ دوم، صبر از چیزهایی که حرام است که ششصد درجه ثواب دارد؛ و سوم، صبر در برابر معصیت که آن نیز سیصد درجه ثواب دارد. همچنین، صبر در برابر بلا و مشکلات، درجه‌ای مخصوص صدیقان است. به همین دلیل رسول خدا (ص) دعا کرد: «بار خداوند! به ما یقین عطا کن تا مصائب بر ما آسان شود». او همچنین فرمود: «خدای تعالی گفت: هر بنده‌ای که بلایی برایش ناشی می‌شود و صبر می‌کند و از آن شکایت نمی‌کند، اگر بخواهم او را به رحمت خود می‌برم». داوود (ع) نیز از خدا پرسید: «جزای کسی که در مصیبت صبر کند چیست؟» و خداوند پاسخ داد: «من او را به پوشش ایمان عطا می‌کنم که هرگز آن را از او نخواهم گرفت».
و گفت، «خدای تعالی همی گوید: هرکه وی را مصیبتی فرستادم اندر تن وی و یا اندر مال وی و یا اندر فرزند وی، به صبر نیکو پیش آن بازآمد، شرم دارم که با وی حساب کنم و وی را به میزان و دیوان فرستم». و رسول (ص) گفت، «انتظار فرج به صبر عبادت است». و گفت، «هرکه را مصیبتی برسد بگوید، انا لله و انا الیه راجعون اللهم اجرنی من مصیبتی و اعقبنی خیرا منها، حق تعالی این دها از وی اجابت کند». و گفت، «خدای تعالی گفت با جبرئیل دانی که جزای کسی که بینایی چشم وی بازستدم چیست؟ او را دیدار خویش کرامت کنم».
هوش مصنوعی: خداوند می‌فرماید: هر کسی که مصیبتی به او برسد، چه در جسمش، چه در مالش و چه در فرزندانش، اگر با صبر و شکیبایی به آن واکنش نشان دهد، من شرم می‌کنم که او را مورد محاسبه قرار دهم و به دنیای بعدی بفرستم. پیامبر (ص) نیز فرمود: انتظار و امید به فرج، نوعی عبادت است. همچنین کسی که دچار مصیبت می‌شود باید بگوید: "ما از آن خدا هستیم و به سوی او برمی‌گردیم. خدایا، مرا در این مصیبت پاداش بده و بهتر از آن را به من عطا کن." خداوند به این درخواست‌ها پاسخ می‌دهد. همچنین گفته شده که وقتی خداوند با جبرئیل صحبت می‌کرد، سوال کرد که پاداش کسی که بینایی‌اش را به او بازگردانده چیست؟ و به او وعده داد که او را به دیدار خود کرامت خواهد کرد.
و یکی از بزرگان بر کاغذی نوشته بودی: «و اصبر لحکم ربک فانک باعیننا»، و هر رنجی که به وی رسیدی این کاغذ از جیب برآوردی و برخواندی. و زن فتح موصلی بیفتاد و ناخن وی بشکست. بخندید. گفت دردت نمی کند؟ گفت شادی ثواب مرا از درد غافل بکرد. و رسول (ص) گفت، «از بزرگ داشتن خدای تعالی یک آن است که اندر بیماری گله نکنی و مصیبت پنهان داری».
هوش مصنوعی: یکی از بزرگواران بر روی کاغذی نوشته بود: «صبر کن بر حکم پروردگارت، زیرا تو زیر نظر ما هستی». هرگاه با مشکلی مواجه می‌شد، آن کاغذ را از جیبش در می‌آورد و می‌خواند. زن فتح موصلی به زمین افتاد و ناخنش شکست. او خندید و گفت: "آیا دردت نمی‌کند؟" او پاسخ داد: "شادی پاداش من، مرا از درد غافل کرده است." و پیامبر (ص) فرمودند: "نشان بزرگداشت خداوند متعال این است که در بیماری شکوایه نکنید و مصیبت‌ها را پنهان دارید."
و یکی همی گوید سالم بوخدیفه را دیدم جراحت رسیده اندر مصاف و افتاده. گفتم، «آب خواهی؟» گفت، «پای من گیر و به دشمن نزدیکتر کش و آب اندر سبو کن که روزه دارم اگر به شب رسم بخورم». و بدان که چون بگرید یا به دل اندوهگین شود فضیلت صبر فوت نشود، بلکه بدان فوت شود که بانگ کند و جامه بدرد و شکایت کند که رسول (ص) بگریست چون فرزند وی ابراهیم فرمان یافت. گفتند، «نه از این نهی کردی؟» گفت، «نه، که این رحمت است و خدای بر آن کس که رحیم بود رحمت کند».
هوش مصنوعی: یکی از افراد گفت که سالم بوخدیفه را دیدم که در جنگ زخمی شده و افتاده است. از او پرسیدم، "آیا آب می‌خواهی؟" او جواب داد، "پای من را بگیر و به دشمن نزدیک‌تر بکش و آب را در ظرف بریز، زیرا روزه دارم و اگر به شب برسم می‌توانم بخورم." همچنین بدان که وقتی انسان گریه می‌کند یا دلش اندوهگین می‌شود، فضیلت صبر از دست نمی‌رود، بلکه صبر از بین می‌رود زمانی که انسان فریاد می‌زند، لباسش را می‌خرد و شکایت می‌کند. رسول خدا (ص) نیز زمانی که فرزندش ابراهیم فوت کرد گریه کرد. به او گفتند، "آیا از این کار نهی نکرده بودی؟" او پاسخ داد، "نه، چون این رحمت است و خداوند بر کسی که رحیم باشد رحمت می‌کند."
و گفته اند که صبر جمیل آن بود که صاحب مصیبت را از دیگران بازنشناسند، پس جامه دریدن و بر روی زدن و بانگ کردن حرام است، بلکه احوال بگردیدن و ازار به سر فرو گرفتن و دستار کمتر کردن نشاید، بلکه باید که بداند که بنده ای بیافرید بی تو و باز ببرد بی تو، چنان که رمیضا ام سلیم زن ابو طلحه گفت، «شوهر من از خانه غایب بود و پسری از من فرمان یافت، جامه بر وی پوشیدم. چون باز آمد گفت بیمار چگونه است؟ گفتم هیچ شب بهتر از امشب نبوده است. پس طعام بیاوردم و سیر بخورد. و خویشتن بیاراستم بهتر از آن که هر شبی تا حاجت خویش از من بگرفت. پس گفتم چیزی عاریت به فلان همسایه دادم چون بازخواستم بسیار فریاد بکرد. گفت این عجب است. سخت ابله مردمانند؟ پس گفتم: آن پسرک تو هدیه خدای تعالی بود و به نزدیک ما عاریت بود، اکنون خدای تعالی بازخواست و ببرد. گفت، «انا لله و انا الیه راجعون». و بامداد با رسول (ص) این حکایت بکرد که دوش چه رفت. گفت شب دوشین بر شما مبارک بود که بزرگ شبی بوده است. آنگاه رسول (ص) گفت اندر بهشت شدم رمیضا زن ابوطلحه دیدم.
هوش مصنوعی: گفته شده که صبر زیبا این است که کسی که مصیبت را تحمل می‌کند، خودش را از دیگران جدا نکند. بنابراین، اشک ریختن، لباس پاره کردن، نشانی از غم و اندوه را نشان دادن و فریاد کردن حرام است. بلکه باید فرد مصیبت‌دیده بداند که بلا را خداوند آفریده و بدون اراده او نمی‌توان آن را برداشت. به عنوان مثال، ام سلیم، همسر ابوطلحه، وقتی شوهرش از سفر برگشت و از حال پسرش پرسید، گفت که هیچ شبی بهتر از آن شب نبوده است. او غذا آورد و او را سیر کرد و خود را آراست تا بهترین رفتار را داشت. وقتی شوهرش متوجه شد که او کمی از همسایه چیزی قرض گرفته و فریاد کرده است، ام سلیم به او گفت که آن پسر هدیه‌ای از سوی خدا بوده و اکنون خداوند او را به آسمان برده است. شوهرش گفت: «ما از آن خدا هستیم و به سوی او برمی‌گردیم». سپس صبح آن روز این ماجرا را برای پیامبر نقل کرد و گفت که شب گذشته شب مبارکی بوده و پیامبر او را در بهشت دید.
پس از این جمله بدانستی که بنده در هیچ حال از صبر بی نیاز نیست، بلکه اگر از همه شهوات خلاص یابد و عزلت گیرد، اندر عزلت صدهزار وسوسه و اندیشه مختلف از اندرون سینه وی سر بر کند که آن وی رااز ذکر حق تعالی مشغول کند و آن اندیشه اگر چه اندر مباحات بود، چون وقت ضایع کرد و عمر که سرمایه وی است به زیان آورد خسرانی تمام حاصل شد و تدبیر آن است که خویشتن را به اوراد همی دارد و اگر اندر نماز چنان باشد، باید که جهد کند و نرهد، الا به کاری که دل وی قرار گیرد.
هوش مصنوعی: متوجه خواهی شد که انسان در هیچ شرایطی از صبر بی‌نیاز نیست. حتی اگر فرد از تمام تمایلات دنیوی خود رها شود و به گوشه‌نشینی بپردازد، باز هم در آن گوشه‌نشینی هزاران وسوسه و فکر مختلف از درون دل او برمی‌خیزد که او را از ذکر خداوند مشغول می‌کند. حتی اگر این افکار مربوط به مسائل مجاز باشد، چون وقت را تلف کرده و عمرش که ارزشمندترین سرمایه‌اش است را به زیان می‌اندازد، در نهایت زیان بزرگی متحمل می‌شود. بنابراین، بهتر است که انسان با ذکر و عبادت خود را مشغول کند و اگر در هنگام نماز نیز چنین حالتی پیش آمد، باید تلاش کند و از آن حالتی که موجب آرامش دلش نمی‌شود دوری کند.
و اندر خبر است که حق تعالی جوان فارغ را دشمن دارد، از این سبب گفت هر جوانی که فارغ بنشیند فارغ نبود از وسوسه شیطان و شیطان قرین وی بود و دل وی آشیانه وسواس بود، جز به ذکر حق تعالی آن را دفع نتوان کردن، باید که به پیشه ای مشغول شود یا به خدمتی یا به کاری که وی را فرو گیرد و نشاید چنین کس را به خلوت نشستن، بلکه هرکه از کار دل عاجز بود، باید که تن را مشغول می دارد.
هوش مصنوعی: در خبر آمده است که خداوند جوانانی که بیکار و بی‌هدف هستند را دشمن می‌دارد. به همین دلیل گفته شده که هر جوانی که در بی‌کاری بنشیند، از وسوسه‌های شیطان در امان نیست و شیطان همیشه در کنار اوست. دل او نیز تحت تأثیر وسوسه‌های شیطانی قرار می‌گیرد و تنها با یاد خداوند می‌توان این وسوسه‌ها را دفع کرد. بنابراین، جوانان باید خود را به کاری مشغول کنند، یا در خدمتی باشند یا به فعالیتی بپردازند که آنها را مشغول کند و نباید به تنهایی و در خلوت بنشینند. همچنین، هر کسی که از انجام کار ناتوان است، باید بدن خود را مشغول نگه دارد.