گنجور

بخش ۳۴ - فصل (بر ممدوح چه چیزها لازم است؟)

چون کسی را مدح کنند باید که از عجب و از کبر حذر کند و از خطر خاتمت بیندیشد که آن هیچ کس نداند و هرکه از دوزخ نرهد سگ و خوک از وی فاضلتر. و هیچ کس این نداند که رسته است و باید که باز اندیشد که اگر مادح جمله اسرار وی بداند مدح وی نگوید. به شکر مشغول باشد که حق تعالی باطن وی بر وی بپوشید و باید که کراهیت اظهار کند چون ثنای وی گوید و به دل نیز کاره باشد.

یکی را از بزرگان ثنا گفتند. گفت، «بارخدایا ایشان همی نمی دانند و تو همی دانی» و دیگری را مدح گفتند. گفت، «بارخدایا این مرد به من تقرب همی کند به چیزی که دشمن داری. تو را گواه گرفتم که به تو تقرب می کنم به دشمنی وی». و علی رضی الله عنه را ثنا گفتند گفت، «یارب مرا مگیر بدانمچه همی گویند از ثنای من بدانچه همی ندانند و مرا بهتر از آن کن که ایشان همی پندارند». و یکی علی رضی الله عنه را دوست نداشت بر وی ثنا گفت به نفاق گفت، «من کمتر از آنم که بر زبان داری و بیشتر از آنم که به دل داری».

بخش ۳۳ - فصل (در برابر نمّام چه باید کرد): بدان که نمامی نه همه آن بود که سخن یکی با دیگری بگوید، بلکه هرکه کاری آشکارا کند که کسی از آن رنجور شود وی نمام است، خواه به سخن گیر و خواه به فعل و خواه به چیزی دیگر و خواه به قول آشکار کند یا به اشارت یا به نوشتن بلکه پرده آن چیز برگرفتن که کسی از آن رنجور شود نشاید، مگر آن که کسی خیانت کرده باشد اندر مال کسی پنهان، روا باشد آشکارا کردن. و همچنین هرچه اندر آن زیان مسلمانان خواهد بود.بخش ۳۵ - اصل چهار: بدان که خشم چون غالب بود صفتی مذموم است و اصل وی از آتش است که زخم وی بر دل بود و نسب آن با شیطان است، چنان که گفت، «خلقتنی من نار و خلقته من طین» و کار آتش حرکت است و آرام ناگرفتن و کار گل سکینت و آرام است و هرکه را خشم بر وی غالب است نسب وی با شیطان ظاهرتر از آن است که با آدم و از آن بود که ابن عمر رسول (ص) را گفت که آن چه چیز است که مرا از خشم خدای تعالی دور کند؟ گفت، «آن که خشمناک نشوی». رسول (ص) را گفت، «مرا کاری فرما مختصر و امیدوار». گفت، «خشمگین مشو». و هرچند پرسید همین و رسول (ص) گفت، «خشم ایمان را همچنان تباه کند که آلو انگبین را». و عیسی با یحیی (ع) گفت، «خشمگین مشو». گفت، «نتوانم که من خشمگین نشوم». گفت، «مال جمع مکن». گفت، «این توانم».

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون کسی را مدح کنند باید که از عجب و از کبر حذر کند و از خطر خاتمت بیندیشد که آن هیچ کس نداند و هرکه از دوزخ نرهد سگ و خوک از وی فاضلتر. و هیچ کس این نداند که رسته است و باید که باز اندیشد که اگر مادح جمله اسرار وی بداند مدح وی نگوید. به شکر مشغول باشد که حق تعالی باطن وی بر وی بپوشید و باید که کراهیت اظهار کند چون ثنای وی گوید و به دل نیز کاره باشد.
هوش مصنوعی: وقتی کسی را ستایش می‌کنند، باید از غرور و تکبر دوری کند و به عاقبت کارش بیاندیشد، زیرا هیچ‌کس نمی‌داند چه سرنوشتی در انتظار اوست. کسی که از آتش جهنم بترسد، باید از سایر موجودات بهتر باشد. هیچ‌کس نمی‌تواند به‌طور مطمئن بگوید آیا به رستگاری رسیده است یا نه، بنابراین باید فکر کند که اگر ستایش‌کننده همه اسرارش را بداند، هرگز او را ستایش نخواهد کرد. باید بر شکرگزاری مشغول باشد که خداوند باطنی را که دارد، از دید دیگران پنهان کرده است. همچنین باید در دل خود احساس تنفر کند وقتی که از او تعریف می‌شود و در حقیقت باید باطن خود را در نظر داشته باشد.
یکی را از بزرگان ثنا گفتند. گفت، «بارخدایا ایشان همی نمی دانند و تو همی دانی» و دیگری را مدح گفتند. گفت، «بارخدایا این مرد به من تقرب همی کند به چیزی که دشمن داری. تو را گواه گرفتم که به تو تقرب می کنم به دشمنی وی». و علی رضی الله عنه را ثنا گفتند گفت، «یارب مرا مگیر بدانمچه همی گویند از ثنای من بدانچه همی ندانند و مرا بهتر از آن کن که ایشان همی پندارند». و یکی علی رضی الله عنه را دوست نداشت بر وی ثنا گفت به نفاق گفت، «من کمتر از آنم که بر زبان داری و بیشتر از آنم که به دل داری».
هوش مصنوعی: یکی از بزرگان مورد ستایش قرار گرفت و گفت: «خدایا، اینان نمی‌دانند، ولی تو می‌دانی.» دیگری نیز مورد مدح قرار گرفت و پاسخ داد: «خدایا، این مرد به من نزدیک می‌شود به چیزی که تو از آن بیزاری. تو را شاهد می‌گیرم که من به تو نزدیک می‌شوم از راه دشمنی او.» وقتی علی (علیه‌السلام) را ستایش کردند، او گفت: «پروردگارا، مرا بر مگیر بخاطر آنچه درباره‌ام می‌گویند، زیرا آنچه آنان نمی‌دانند را تو بهتر می‌دانی. مرا بهتر از آن کن که ایشان می‌پندارند.» همچنین، کسی که علی (علیه‌السلام) را دوست نداشت و بر او ستایشی کرد، به نوعی نفاق گفت: «من کمتر از آنم که بر زبان می‌آوری و بیشتر از آنم که در دل داری.»