گنجور

بخش ۳۲ - کفارت غیبت

بدان که کفارت غیبت بدان باشد که توبه کند و پشیمانی خورد تا از مظلمه حق تعالی بیرون آید. رسول (ص) می گوید، «هرکه را مظلمتی است اندر عرض یا اندر مال بحلّی باید خواست پیش از آن که روزی آید که نه عرض بود و نه مال و نه دنیا سودی دارد جز آن که حسنات وی به عوض آن همی دهند و اگر نبود سیئات وی بر وی نهند». عایشه رضی الله عنه زنی را گفت که دراز زبان است. رسول (ص) گفت، «غیبتی کردی از وی بحلّی خواه» اندر خبر است که هرکه کسی را غیبت کند باید که او را از خدای تعالی آمرزش خواهد و گروهی پنداشتند که از این خبر کفایت بود و بحلّی نباید خواست. این خطا باشد به دلیل دیگر چیزها، اما استغفار آنجا بود که وی زنده نبود. باید که استغفار کند از بهر وی. و بحلی آن باشد که به تواضع و به پشیمانی پیش شود و گوید که خطا کردم و دروغ گفتم عفو کن. اگر نکند بر وی ثنا کند و مراعات همی باید کرد تا در دل وی خوش شود و بحل کند. اگر نکند حق وی است، ولیکن این مراعات را از جمله حسنات نویسند و باشد که به عوض اندر قیامت فرا وی دهند، اما اولیتر آن بود که عفو کنند. و بعضی از سلف بوده اند که بحل نکرده اند و گفته اند که اندر دیوان ما هیچ حسنت به از این نیست، ولیکن درست آن است که عفو کردن حسنتی است فاضلتر از آن.

حسن بصری را یکی غیبت کرد. طبقی خرما نزد وی فرستاد و گفت، «شنیدم که تو عبادت خویش به هدیه به من فرستادی، من نیز خواستم تا مکافات آن بکنم و معذور دار که نتوانستم مکافات تمام کردن.

و بدان که بحلی آن وقت تمام بود که بگوید که چه کرده ام که از مجهول بیزار شدن درست نبود.

آفت سیزدهم (سخن چیدن و نمّامی بود)

حق تعالی همی گوید، «هماز مشاء بنمیم» و می گوید، «ویل لکل همزه لمزه» و می گوید، «حماله الحطب» و بدین همه نمّامی گویند. و رسول (ص) همی گوید که نمّام در بهشت نشود. و گفت، «خبر دهم شما را که بدترین شما کیست؟» کسانی که میان شما نمّامی کنند و تخلیط کنند و مردم را برهم زنند.» و گفت، چون حق تعالی بهشت را بیافرید گفت سخن گو. گفت نیکبخت است کسی که به من رسد. حق تعالی گفت به عزت و جلال من که هشت کس را به تو راه نبود: خمرخواره و زنا کننده که بر آن بایستد و نمام و دیّوث و عوان و مخنث و قاطع رحم آن که گوید با خدای تعالی عهد کردم که نکنم و بکند.

و در خبر است که در بنی اسرائیل قحطی افتاد. موسی (ع) به استقسا شد باران نیامد. وحی آمد به موسی (ع) که من دعای شما کی اجابت نکنم که اندر میان شما نمامی است. گفت آن کیست؟ بارخدایا مرا معلوم کن تا او را بیرون کنم. گفت نمام را دشمن دارم، خود نمامی کنم؟! پس موسی (ع) فرمود تا همه از نمامی توبه کردند و باران آمد.

یکی حکیمی را طلب کرد و هفتصد فرسنگ برفت تا از وی پرسید که آن چیست که از سنگ سخت تر است و آن چیست که از آسمان فراخ تر است و آن چیست که از زمین گران تر است و آن چیست که از زمهریر سردتر است و آن چیست که از آتش گرمتر است و آن چیست که از دریا توانگر تر است و آن چیست که از یتیم خوارتر است؟ گفت بهتان بر بیگناه از زمین گرانتر است و حق از آسمان فراخ تر است و دل درویش قانع از دریا توانگرتر است و حسد از آتش گرم تر است و حاجت بر خویشاوندان که وفا نکنند از زمهریر سردتر است و دل کافر از سنگ سخت تر است و نمام که سخن وی ننیوشند از یتیم خوارتر است.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که کفارت غیبت بدان باشد که توبه کند و پشیمانی خورد تا از مظلمه حق تعالی بیرون آید. رسول (ص) می گوید، «هرکه را مظلمتی است اندر عرض یا اندر مال بحلّی باید خواست پیش از آن که روزی آید که نه عرض بود و نه مال و نه دنیا سودی دارد جز آن که حسنات وی به عوض آن همی دهند و اگر نبود سیئات وی بر وی نهند». عایشه رضی الله عنه زنی را گفت که دراز زبان است. رسول (ص) گفت، «غیبتی کردی از وی بحلّی خواه» اندر خبر است که هرکه کسی را غیبت کند باید که او را از خدای تعالی آمرزش خواهد و گروهی پنداشتند که از این خبر کفایت بود و بحلّی نباید خواست. این خطا باشد به دلیل دیگر چیزها، اما استغفار آنجا بود که وی زنده نبود. باید که استغفار کند از بهر وی. و بحلی آن باشد که به تواضع و به پشیمانی پیش شود و گوید که خطا کردم و دروغ گفتم عفو کن. اگر نکند بر وی ثنا کند و مراعات همی باید کرد تا در دل وی خوش شود و بحل کند. اگر نکند حق وی است، ولیکن این مراعات را از جمله حسنات نویسند و باشد که به عوض اندر قیامت فرا وی دهند، اما اولیتر آن بود که عفو کنند. و بعضی از سلف بوده اند که بحل نکرده اند و گفته اند که اندر دیوان ما هیچ حسنت به از این نیست، ولیکن درست آن است که عفو کردن حسنتی است فاضلتر از آن.
هوش مصنوعی: برای جبران غیبت، باید توبه کرد و احساس پشیمانی داشت تا از حقایق الهی آزاد شد. پیامبر اسلام (ص) فرموده‌اند که هر کسی که به دیگری ظلمی کرده باشد، باید پیش از روزی که دیگر خیر و مال و دنیا وجود ندارد، از او حلالیت بخواهد. در روز رستاخیز، تنها حسنات او به عنوان جبران داده خواهد شد و اگر حسناتی نداشت، گناهانش به او تعلق خواهد گرفت. عایشه رضي الله عنها به زنی که زبانش دراز بود، اشاره کرد و پیامبر (ص) فرمود که غیبت کرده‌ای، باید از او حلالیت بخواهی. برخی بر این باور بودند که تنها استغفار کافی است و نیازی به حلالیت نیست، اما این اشتباه است. استغفار زمانی است که فرد مورد غیبت در قید حیات نیست. حلالیت به معنای ابراز تواضع و پشیمانی است؛ باید گفت که خطا کرده‌ام و از او عذرخواهی کرد. اگر او حلال نکند، باید او را مدح کرد و حرمتش را نگه داشت تا دلش نرم شود. اگر او نپذیرد، حق اوست، اما این مراعات باعث ثبت حسنات خواهد شد و ممکن است در قیامت به عنوان پاداش به او داده شود. بهتر این است که او را ببخشند. برخی از شخصیت‌های گذشته گفته‌اند که هیچ خوبی به اندازه این نیست که کسی را ببخشد، اما واقعیت این است که عفو، فضیلت بالاتری دارد.
حسن بصری را یکی غیبت کرد. طبقی خرما نزد وی فرستاد و گفت، «شنیدم که تو عبادت خویش به هدیه به من فرستادی، من نیز خواستم تا مکافات آن بکنم و معذور دار که نتوانستم مکافات تمام کردن.
هوش مصنوعی: حسن بصری، کسی به او غیبت کرد. او یک سینی خرما برای حسن فرستاد و گفت: «شنیدم که تو به من هدیه‌ای فرستادی، بنابراین من هم خواستم پاسخی برای آن بفرستم. ببخشید که نتوانستم پاسخی کامل بدهم.»
و بدان که بحلی آن وقت تمام بود که بگوید که چه کرده ام که از مجهول بیزار شدن درست نبود.
هوش مصنوعی: بدان که در آن زمان، بحلی به این نتیجه رسید که نباید درباره کارهایی که انجام داده‌ام، بگوید که از ناشناخته‌ها دوری کرده‌ام.
آفت سیزدهم (سخن چیدن و نمّامی بود)
هوش مصنوعی: آفت سیزدهم به سخن‌چینی و نمّامی مربوط می‌شود. این آفت به معنای صحبت کردن درباره دیگران به شکل منفی و پخش شدن شایعات در مورد آن‌هاست. چنین رفتارهایی می‌تواند باعث کدورت و تفرقه بین افراد شود و روابط آن‌ها را تحت تأثیر قرار دهد.
حق تعالی همی گوید، «هماز مشاء بنمیم» و می گوید، «ویل لکل همزه لمزه» و می گوید، «حماله الحطب» و بدین همه نمّامی گویند. و رسول (ص) همی گوید که نمّام در بهشت نشود. و گفت، «خبر دهم شما را که بدترین شما کیست؟» کسانی که میان شما نمّامی کنند و تخلیط کنند و مردم را برهم زنند.» و گفت، چون حق تعالی بهشت را بیافرید گفت سخن گو. گفت نیکبخت است کسی که به من رسد. حق تعالی گفت به عزت و جلال من که هشت کس را به تو راه نبود: خمرخواره و زنا کننده که بر آن بایستد و نمام و دیّوث و عوان و مخنث و قاطع رحم آن که گوید با خدای تعالی عهد کردم که نکنم و بکند.
هوش مصنوعی: خداوند می‌فرماید که غیبت‌کنندگان بد هستند و آنها را محكوم می‌کند. همچنین از پیامبر(ص) آمده که غیبت‌کنندگان به بهشت راه نخواهند داشت. ایشان می‌فرمایند که بدترین افراد کسانی هستند که به تفرقه‌افکنی و غیبت مشغولند. وقتی خداوند بهشت را آفرید، به فرشتگان گفت که خوشبخت کسی است که به بهشت وارد می‌شود. اما او بر اساس عزت و جلال خود اعلام کرد که هشت دسته از افراد به بهشت راه نخواهند یافت: کسانی که شراب‌خوارند، زناکارند، غیبت‌کنندگان، افرادی که به فساد افتاده‌اند، کسانی که همنشین افراد فاسد می‌شوند، مفسدان، و کسانی که با خدای متعال عهد می‌کنند و عهد خود را می‌شکنند.
و در خبر است که در بنی اسرائیل قحطی افتاد. موسی (ع) به استقسا شد باران نیامد. وحی آمد به موسی (ع) که من دعای شما کی اجابت نکنم که اندر میان شما نمامی است. گفت آن کیست؟ بارخدایا مرا معلوم کن تا او را بیرون کنم. گفت نمام را دشمن دارم، خود نمامی کنم؟! پس موسی (ع) فرمود تا همه از نمامی توبه کردند و باران آمد.
هوش مصنوعی: در تاریخ بنی‌اسرائیل، وقتی قحطی شدیدی به وقوع پیوست، حضرت موسی درخواست باران کرد، اما باران نبارید. به او وحی شد که دعاهای شما پذیرفته نمی‌شود چون در میان شما فردی نمام وجود دارد. حضرت موسی از خدا خواست که او را بشناسد تا بتواند او را از جامعه دور کند. خداوند به او فرمود که خودش هم نمام است و نباید کسی را از جامعه بیرون کند. در نهایت، حضرت موسی از همه خواست که از نمامی توبه کنند و پس از آن باران بارید.
یکی حکیمی را طلب کرد و هفتصد فرسنگ برفت تا از وی پرسید که آن چیست که از سنگ سخت تر است و آن چیست که از آسمان فراخ تر است و آن چیست که از زمین گران تر است و آن چیست که از زمهریر سردتر است و آن چیست که از آتش گرمتر است و آن چیست که از دریا توانگر تر است و آن چیست که از یتیم خوارتر است؟ گفت بهتان بر بیگناه از زمین گرانتر است و حق از آسمان فراخ تر است و دل درویش قانع از دریا توانگرتر است و حسد از آتش گرم تر است و حاجت بر خویشاوندان که وفا نکنند از زمهریر سردتر است و دل کافر از سنگ سخت تر است و نمام که سخن وی ننیوشند از یتیم خوارتر است.
هوش مصنوعی: یک حکیم را خواسته بودند و برای پرسیدن سوالاتی، مسافتی طولانی را طی کرد. او سوالاتی درباره چیزهایی که از سنگ سخت‌تر، آسمان فراخ‌تر، زمین گران‌تر، زمهریر سردتر، آتش گرم‌تر، دریا توانگرتر و یتیم خوارتر هستند، مطرح کرد. در پاسخ صداقت را سنگین‌تر از زمین، حقیقت را وسیع‌تر از آسمان، قلب قانع یک درویش را توانگرتر از دریا، حسد را گرم‌تر از آتش، نیاز به خویشاوندانی که وفا نمی‌کنند را سردتر از زمهریر، دل کافر را سخت‌تر از سنگ، و غیبت از یتیم خوارتر دانست.