گنجور

بخش ۳۰ - عقد سیم (سلم است)

و در وی ده شرط است که نگاه می باید داشت:

شرط اول آن که در وقت عقد بگوید که این سیم یا این زر یا این جامه، آنچه باشد، سلم دادم در خرواری گندم مثلا قیمت آن چنین و چنین. و هر صفت که ممکن بود که بدان قیمت بگردد مقصود بود و در آن مسامحت نرود در عادت، همه بگویند تا معلوم شود و آن دیگر گوید پذیرفتم. و اگر به دل لفظ سلم گوید چیزی از تو خریدم بدین صفت و بدین صفت. هم روا بود.

شرط دوم آن که هرچه می دهد به گزاف ندهد، بلکه وزن و مقدار آن معلوم باید کرد تا اگر حاجت آید که باز خواهد، داند که چه داده است.

شرط سوم آن که هم در مجلس عقد راس المال تسلیم کند.

شرط چهارم آن که بهسلم چیزی دهد که به وصف حال وی معلوم شود، چون حبوب و پنبه و پشم و ابریشم و شیر و گوشت و حیوان، اما هرچه معجون بود از هرچیزی که مقدار هریکی ندانند چون غالیه یامرکب بود از هر چیزی چون کمان یا مصنوع بود چون کفش و موزه و نعلین و تیر تراشیده، سلم در وی باطل بود که صفت نپذیرد و درست آن است که سلم در نان روا بود، اگرچه آمیخته است به نمک و آب، ولیکن آن مقدار مقصود نبود و جهالتی نیارد.

شرط پنجم آن که اگر به اجل می خرد که وقت معلوم بود، نگوید که تا ادراک غله این متفاوت بود. و اگر گوید تا نوروز و دو نوروز معروف باشد و یا تا جمادی درست بود، و بر اول حمل کنند.

شرط ششم آن که در چیزی سلم دهند که در وقت اجل بیاید. اگر در میوه سلم دهد در وقتی که در آن وقت نرسیده باشد، باطل بود. و اگر غالب آن بود که برسد، درست بود. پس اگر به آفتی بازپس افتد، اگر خواهد مهلت دهد و اگر خواهد فسخ کند و مال بازستاند.

شرط هفتم آن که بگوید که کجا تسلیم کند یا به شهر یا به روستا. در آنچه ممکن است که در آن خلافی باشد خصومت خیزد.

شرط هشتم آن که به هیچ عین اشارت نکند. نگوید که از انگور این بستان و گندم این زمین، که این باطل بود.

شرط نهم آن که در چیزی سلم ندهد که عزیز و نایافت بود، چون دانه مروارید بزرگ که مثل آن نیابد یا کنیزکی نیکو یا فرزند به هم و مانند این.

شرط دهم آن که در هیچ طعام سلم ندهد، چون راس مال طعامی باشد چون جو و گندم به گاورس و غیر آن، به سلم ندهد.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و در وی ده شرط است که نگاه می باید داشت:
هوش مصنوعی: در او ده شرط وجود دارد که باید به آن‌ها توجه کرد:
شرط اول آن که در وقت عقد بگوید که این سیم یا این زر یا این جامه، آنچه باشد، سلم دادم در خرواری گندم مثلا قیمت آن چنین و چنین. و هر صفت که ممکن بود که بدان قیمت بگردد مقصود بود و در آن مسامحت نرود در عادت، همه بگویند تا معلوم شود و آن دیگر گوید پذیرفتم. و اگر به دل لفظ سلم گوید چیزی از تو خریدم بدین صفت و بدین صفت. هم روا بود.
هوش مصنوعی: برای اینکه یک قرارداد معتبر باشد، در زمان عقد باید توضیح دهد که چه چیزی را به چه قیمتی و با چه مشخصاتی می‌فروشد، مانند اینکه این کالا یا جنس معین به اندازه‌ی مشخصی از گندم عرضه شده است. باید همه جزئیات ممکن مورد توافق قرار گیرد و هیچ گونه ابهامی وجود نداشته باشد تا همه طرفین دقیقاً بدانند چه چیزی را قبول کرده‌اند. اگر طرف مقابل بگوید که چیزی با آن توصیف خریده، این نیز جایز است.
شرط دوم آن که هرچه می دهد به گزاف ندهد، بلکه وزن و مقدار آن معلوم باید کرد تا اگر حاجت آید که باز خواهد، داند که چه داده است.
هوش مصنوعی: شرط دوم این است که هر چیزی را که می‌دهد، به طور بی‌دلیل و اضافی ندهد، بلکه باید وزن و مقدار آن را مشخص کند تا در صورت نیاز به بازپس‌گیری، بداند که چه مقدار داده است.
شرط سوم آن که هم در مجلس عقد راس المال تسلیم کند.
هوش مصنوعی: شرط سوم این است که در هنگام برگزاری عقد، سرمایه باید تحویل داده شود.
شرط چهارم آن که بهسلم چیزی دهد که به وصف حال وی معلوم شود، چون حبوب و پنبه و پشم و ابریشم و شیر و گوشت و حیوان، اما هرچه معجون بود از هرچیزی که مقدار هریکی ندانند چون غالیه یامرکب بود از هر چیزی چون کمان یا مصنوع بود چون کفش و موزه و نعلین و تیر تراشیده، سلم در وی باطل بود که صفت نپذیرد و درست آن است که سلم در نان روا بود، اگرچه آمیخته است به نمک و آب، ولیکن آن مقدار مقصود نبود و جهالتی نیارد.
هوش مصنوعی: شرط چهارم این است که باید چیزی به مشتری داده شود که مشخصاً با حال او تناسب داشته باشد، مانند حبوبات، پنبه، پشم، ابریشم، شیر، گوشت و حیوانات. اما اگر چیزی ترکیبی باشد و نتوان مقدار هر کدام از اجزایش را مشخص کرد، مانند عطر یا مخلوطی از چند چیز یا وسایل ساخته شده مثل کفش و гири و تیر، آن معامله صحیح نیست چون مشخص نمی‌شود که چه چیزی در آن وجود دارد. به همین دلیل، معامله بر روی نان مجاز است، حتی اگر با نمک و آب مخلوط شده باشد، زیرا مقدار و نوع آن به روشنی مشخص است و مشکل خاصی را به وجود نمی‌آورد.
شرط پنجم آن که اگر به اجل می خرد که وقت معلوم بود، نگوید که تا ادراک غله این متفاوت بود. و اگر گوید تا نوروز و دو نوروز معروف باشد و یا تا جمادی درست بود، و بر اول حمل کنند.
هوش مصنوعی: شرط پنجم این است که اگر کسی در مورد مدتی صحبت کند که مشخص است، نباید بگوید که تا زمانی که محصول به دست آید، این زمان متفاوت خواهد بود. اگر کسی بگوید که این مدت تا نوروز یا دو نوروز معروف است، یا تا ماه جمادی ادامه دارد، باید این تاریخ‌ها را به عنوان موعدی مشخص در نظر بگیرد.
شرط ششم آن که در چیزی سلم دهند که در وقت اجل بیاید. اگر در میوه سلم دهد در وقتی که در آن وقت نرسیده باشد، باطل بود. و اگر غالب آن بود که برسد، درست بود. پس اگر به آفتی بازپس افتد، اگر خواهد مهلت دهد و اگر خواهد فسخ کند و مال بازستاند.
هوش مصنوعی: ششمین شرط این است که در مورد چیزی معامله انجام شود که در زمان مقرر به نتیجه برسد. اگر در مورد میوه‌ای معامله شود که هنوز نرسیده باشد، این معامله باطل است. اما اگر معمولاً انتظار می‌رود که میوه به موقع برسد، معامله صحیح است. اگر به هر دلیلی میوه آسیب ببیند، فروشنده می‌تواند مهلت بخواهد یا معامله را فسخ کرده و پول خود را پس بگیرد.
شرط هفتم آن که بگوید که کجا تسلیم کند یا به شهر یا به روستا. در آنچه ممکن است که در آن خلافی باشد خصومت خیزد.
هوش مصنوعی: شرط هفتم این است که مشخص کند تسلیم را در کجا انجام دهد، چه در شهر و چه در روستا. در مواردی که ممکن است اختلافی به وجود آید، ممکن است از این موضوع مسئله‌ای برخیزد.
شرط هشتم آن که به هیچ عین اشارت نکند. نگوید که از انگور این بستان و گندم این زمین، که این باطل بود.
هوش مصنوعی: شرط هشتم این است که به هیچ چیز مشخصی اشاره نکند. نباید بگوید که این مورد مربوط به انگور این باغ یا گندم این زمین است، زیرا این کار اشتباه است.
شرط نهم آن که در چیزی سلم ندهد که عزیز و نایافت بود، چون دانه مروارید بزرگ که مثل آن نیابد یا کنیزکی نیکو یا فرزند به هم و مانند این.
هوش مصنوعی: شرط نهم این است که در چیزی که بسیار ارزشمند و نایاب است، نباید مصالحه کرد؛ مانند دانه بزرگ مروارید که نظیر آن پیدا نمی‌شود، یا یک دختر زیبا، یا فرزندی خوب و امثال این‌ها.
شرط دهم آن که در هیچ طعام سلم ندهد، چون راس مال طعامی باشد چون جو و گندم به گاورس و غیر آن، به سلم ندهد.
هوش مصنوعی: شرط دهم این است که در هیچ غذایی نباید به صورت سلم (معامله‌ی فوری) اقدام کرد، به ویژه اگر آن غذا جزء سرمایه اصلی مانند جو و گندم باشد. بنابراین، نباید این مواد غذایی را به صورت سلم عرضه کرد.