گنجور

شمارهٔ ۹۲ - در غزل است

معشوق و بهار و باغ و باده
بادا همه را خدای داده
خوش باشد باغ و سبزه خاصه
باحوروشی پری نژاده
جانا سوی باغ کی خرامی
تو گشته سوار و ما پیاده
تا بینی فرشهای مینا
گسترده به دشتهای ساده
بر دامن گل ز لاله ها چرخ
کرد است پیالهای باده
گریان به هوا در ابر و گلها
زان گریه به خنده اوفتاده
گل چو شاهی نشسته بر تخت
نرگس چو غلامی ایستاده
آن جامه پیروزه دریده
این گرزن کهربا نهاده
باز آمد عندلیب مقبل
آن دل شده زبان گشاده
وز باغ برفت زاغ مدبر
آن هیچ کس حرام زاده
گشتند ز ابیات قوامی
شیران نر آهوان ماده

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

معشوق و بهار و باغ و باده
بادا همه را خدای داده
هوش مصنوعی: عشق، بهار، باغ و می همه نعمت‌هایی هستند که خداوند به ما بخشیده است.
خوش باشد باغ و سبزه خاصه
باحوروشی پری نژاده
هوش مصنوعی: باغ و سبزه زیبا و خوش رنگ و رو به ویژه در کنار دختری از نژاد پریان، حالتی دلپذیر و جذاب دارد.
جانا سوی باغ کی خرامی
تو گشته سوار و ما پیاده
هوش مصنوعی: عزیزم، تو در حال رفتن به باغی، سوار و خوشحال هستی، در حالی که ما با پای پیاده به دنبالت هستیم.
تا بینی فرشهای مینا
گسترده به دشتهای ساده
هوش مصنوعی: تا زمانی که فرش‌های زیبا و رنگارنگ در دشت‌های ساده و عاری از هر گونه زرق و برق پهن شده‌اند را ببینی.
بر دامن گل ز لاله ها چرخ
کرد است پیالهای باده
هوش مصنوعی: پیاله‌های شراب بر روی دامن گل و در میان لاله‌ها جلوه کرده است.
گریان به هوا در ابر و گلها
زان گریه به خنده اوفتاده
هوش مصنوعی: در آسمان و میان گل‌ها، باران مانند گریان است، اما از آن گریه، خند‌ه‌ای به وجود آمده است.
گل چو شاهی نشسته بر تخت
نرگس چو غلامی ایستاده
هوش مصنوعی: گل مانند شاهی است که بر تخت زیبای خود نشسته و نرگس مانند غلامی در کنار او ایستاده است.
آن جامه پیروزه دریده
این گرزن کهربا نهاده
هوش مصنوعی: آن لباس سبز رنگ که پاره شده را این دزد زردپوش به زمین انداخت.
باز آمد عندلیب مقبل
آن دل شده زبان گشاده
هوش مصنوعی: پرنده خوش‌خوان دوباره بازگشته و دل شاد شده، اکنون زبانش باز شده و شروع به سخن گفتن می‌کند.
وز باغ برفت زاغ مدبر
آن هیچ کس حرام زاده
هوش مصنوعی: زاغی که باهوش و زیرک است، از باغی که در آن زندگی می‌کند، خارج می‌شود و نمی‌تواند نابغه‌های بی‌هویت و بی‌اصالت را تحمل کند.
گشتند ز ابیات قوامی
شیران نر آهوان ماده
هوش مصنوعی: در اشعار قوامی، شیرهای نر و آهوهای ماده در کنار هم قرار گرفته‌اند و به نوعی تضاد و هماهنگی میان نیرو و لطافت را نشان می‌دهند. این تصویر نمایانگر قدرت و زیبایی در دنیای طبیعی است.