گنجور

شمارهٔ ۹۰ - در غزل است

تا کرده ام ای دوست به عشق تو تولا
شد رنج و بلای دلم آن قامت و بالا
شایند تو را جان و روان بنده و چاکر
زیبند تو را حور و پری خادم و مولا
با طلعت میگونی و با دولت میمون
با صورت حورائی و با دیده شهلا
حقا که چو جان دارمت و بلکه به از جان
هست از دل «من» آگه الله تعالی
جانا بنه این خوی بد از سر که پس آنگه
یک باره تبرا شود آن جمله تولا
در هیچ مرادی ز تو آری نشنیدیم
آخر نعمی بایدمان تا کی ازاین لا
ما را ز تو جان و دل و سیم و زر و کالا
هر چند نباشد به همه وقت دریغا
با جور و جفاکردن تو فایده ای نیست
چندان که همی گویمت البته و اصلا
تاروز قیامت ز مقالات قوامی
گویند غزلهای تو دربزم اجلا

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا کرده ام ای دوست به عشق تو تولا
شد رنج و بلای دلم آن قامت و بالا
هوش مصنوعی: تا زمانی که به عشق تو روی آورده‌ام، رنج و مشکلات دلم به خاطر آن قامت و زیبایی‌ات تحمل‌پذیر شده است.
شایند تو را جان و روان بنده و چاکر
زیبند تو را حور و پری خادم و مولا
هوش مصنوعی: شایسته است که جان و روان من در خدمت تو باشد و زیبا رویان و پریان به عنوان خدمتگزار و مولا برای تو باشند.
با طلعت میگونی و با دولت میمون
با صورت حورائی و با دیده شهلا
هوش مصنوعی: با چهره زیبا و جذاب و با خوشبختی و سعادت همراه هستی، صورتت مانند حوریانی است و چشمانت دلربا و فریبنده هستند.
حقا که چو جان دارمت و بلکه به از جان
هست از دل «من» آگه الله تعالی
هوش مصنوعی: واقعا که من تو را خیلی عزیز دارم، حتی بیشتر از جانم؛ زیرا از دل من خداوند آگاه است.
جانا بنه این خوی بد از سر که پس آنگه
یک باره تبرا شود آن جمله تولا
هوش مصنوعی: عزیزم، این ویژگی ناپسند را کنار بگذار و پس از آن به راحتی از تمام محبت‌ها و دوستی‌ها جدا خواهی شد.
در هیچ مرادی ز تو آری نشنیدیم
آخر نعمی بایدمان تا کی ازاین لا
هوش مصنوعی: در هیچ خواسته‌ای از تو چیزی نشنیده‌ایم، آخر چه باید کرد؟ باید تا کی از این وضع بی‌نصیب بمانیم؟
ما را ز تو جان و دل و سیم و زر و کالا
هر چند نباشد به همه وقت دریغا
هوش مصنوعی: هرچند که ما از تو جان، دل، طلا و جواهر و هرچه داریم، در تمام اوقات بی‌بهره‌ایم، اما به حال ما افسوس و دریغ می‌خورم.
با جور و جفاکردن تو فایده ای نیست
چندان که همی گویمت البته و اصلا
هوش مصنوعی: اگر تو به من ظلم و سختی کنی، فایده‌ای نخواهد داشت؛ هر چقدر هم که بخواهم به تو بگویم، فرقی نمی‌کند.
تاروز قیامت ز مقالات قوامی
گویند غزلهای تو دربزم اجلا
هوش مصنوعی: تا روز قیامت، از سخنان قوامی خواهند گفت که غزل‌های تو در محافل بزرگ خوانده می‌شود.