گنجور

شمارهٔ ۸۲ - در غزل است

ای که در روزه بال و پر زده ای
عید زن دست و پای اگر زده ای
کوه اندوه را درآر از پای
ای بسا سر که بر کمر زده ای
روح را آب عید برلب زن
که آتش روزه در جگر زده ای
با بتی چون شکر زن اکنون دم
که ازو بر سر شکر زده ای
چون لب او نچشته ای حلوا
گرچه لوزینهای تر زده ای
همه ماهی گرفته ای یک ماه
شست در جوی مختصر زده ای
دست در شست زلف زن چه بسی
دست در سر ز درد سرزده ای
ای سلیمان ما که با داود
به نواهای خوب بر زده ای

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای که در روزه بال و پر زده ای
عید زن دست و پای اگر زده ای
هوش مصنوعی: ای کسی که در روز عید، به پرواز درآمده‌ای و خوشحالی می‌کنی، اگر در این شادی به خودت آسیب زده‌ای، نگران نباش.
کوه اندوه را درآر از پای
ای بسا سر که بر کمر زده ای
هوش مصنوعی: ای کسی که بار سنگین غم را از دوش بردار، تو را بسیار دیده‌ام که بر دوش خود بارهای سنگین را حمل کرده‌ای.
روح را آب عید برلب زن
که آتش روزه در جگر زده ای
هوش مصنوعی: به خودت روح تازه‌ای ببخش و با شادابی به زندگی ادامه بده، چرا که در ایام روزه‌داری احساسات و تجربیات سختی را پشت سر گذاشته‌ای.
با بتی چون شکر زن اکنون دم
که ازو بر سر شکر زده ای
هوش مصنوعی: اکنون که با معشوقی چون شکر صحبت می‌کنی، باید بدان که او نیز به تو نگاه می‌کند و تو را مورد توجه قرار داده است.
چون لب او نچشته ای حلوا
گرچه لوزینهای تر زده ای
هوش مصنوعی: اگر لب او را نچشی، مانند این است که هر چقدر هم شیرینی‌ها را خوشمزه درست کرده باشی، بی‌معناست.
همه ماهی گرفته ای یک ماه
شست در جوی مختصر زده ای
هوش مصنوعی: تو همه تلاش‌ها و موفقیت‌هایت را برای به دست آوردن یک چیز کوچک صرف کرده‌ای و در عوض، به چیزهای بزرگ‌تر و مهم‌تر توجه نکرده‌ای.
دست در شست زلف زن چه بسی
دست در سر ز درد سرزده ای
هوش مصنوعی: اگر به زلف زن دست بزنی، چه بسا که برای به دام افتادن و گرفتن نیش درد در سر، دستت در موهای او گیر کند.
ای سلیمان ما که با داود
به نواهای خوب بر زده ای
هوش مصنوعی: ای سلیمان، ما همواره در کنار داود با آواز‌های زیبا هم‌خوانی کرده‌ایم.