شمارهٔ ۷ - در مرثیت امام زاده گفته
میر امام زاده که چون او نیافرید
تا از عدم خدای همی بنده آورد
از شوم قتل آن تن بی سر بدیع نیست
گر جویبار سرو سرافکنده آورد
دل مرده ای بود که ننالد ز درد اوی
ای طرفه مرده ای که خبر زنده آورد
مرد آن بود که روز بلا پیش دوستان
بر درد دوست دل به غم آکنده آورد
بنگر چه صعب درد بود درد قتل اوی
کان تیره شب ز روز درفشنده آورد
آرد به زعفران جا هر سال گریه ها
آن زعفران که خاصیتش خنده آورد
شمارهٔ ۶ - در مدح امیری امین الملک لقب: ای شده صدر ملک در خور توشمارهٔ ۸ - این ابیات را وقتی که از نردبان افتاده و پایش شکسته برای بعضی از دوستان خود فرستاده و شکایت از درد پا و اظهار ملال از فراق آن دوست کرده: دور از جمال جاه تو ای صدر ارجمند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
میر امام زاده که چون او نیافرید
تا از عدم خدای همی بنده آورد
هوش مصنوعی: میر امام زاده که چون او نیافرید، وجودی بر تر از او را از عدم خلق نکرده است.
از شوم قتل آن تن بی سر بدیع نیست
گر جویبار سرو سرافکنده آورد
هوش مصنوعی: از حادثه دردناک قتل آن شخص بیسر چیز عجیبی نیست، اگر دشت پر از درختان بلند و زیبا هم به خاطر این واقعه غمگین به حالت افسرده و سر افکنده درآید.
دل مرده ای بود که ننالد ز درد اوی
ای طرفه مرده ای که خبر زنده آورد
هوش مصنوعی: دل مردهای وجود دارد که از دردش شکایت نمیکند. ای شگفتی، مردهای که خبر از زندهای میآورد.
مرد آن بود که روز بلا پیش دوستان
بر درد دوست دل به غم آکنده آورد
هوش مصنوعی: مرد واقعی کسی است که در روزهای سخت و دشواری، در کنار دوستانش بایستد و دل آنها را به خاطر مشکلاتشان دچار غم و اندوه کند.
بنگر چه صعب درد بود درد قتل اوی
کان تیره شب ز روز درفشنده آورد
هوش مصنوعی: نگاه کن که چقدر سخت و دشوار است درد ناشی از قتل او، که شب تیرهای از روز را برای ما به ارمغان آورده است.
آرد به زعفران جا هر سال گریه ها
آن زعفران که خاصیتش خنده آورد
هوش مصنوعی: هر سال، گریهها به زعفران تبدیل میشوند و آن زعفران، خاصیتی دارد که باعث شادی و خنده میشود.