شمارهٔ ۴۶ - در غزل است
 ای جهان و جان بگردان روی و رای 
 تا بماند در جهان جانی به جای 
 آفتابی چون شوی تابنده روی 
 و آسمانی چون شوی گردنده رای 
 سرو باشد پیش قدت گوژپشت 
 لعل باشد پیش رویت کهربای 
 جان همی کاهی چو بفزائی فراق 
 دل همی بندی چو بگشائی قبای 
 داده ای زان خنده با قهقهه 
 عالمی را گریه با های های 
 هر که بندد دل چو ما در وصل تو 
 تا بود روی تو او را دلگشای 
 گردد از سودای تو بی کار و بار 
 یا بر آید همچو ما بی دست و پای 
 هر خسی را پایگاهی آرزوست 
 چون کند با عشق تو دست آزمای 
 نه چو اینها ناقوامان بلکه تو 
 چون قوامی عالمی داری گدای 
شمارهٔ  ۴۵ - در تغزل است: ای پسر با ما بباید ساختنشمارهٔ  ۴۷ - در مدح بهار و وصف نگار خود گوید: به بستان شو که شاخ از باد خلعتها همی پوشد 
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
 ای جهان و جان بگردان روی و رای 
 تا بماند در جهان جانی به جای 
هوش مصنوعی: ای دنیا و جان، روی و فکر خود را تغییر ده تا در این دنیا جانی باقی بماند.
 آفتابی چون شوی تابنده روی 
 و آسمانی چون شوی گردنده رای 
هوش مصنوعی: وقتی تو مانند خورشید درخشان و تابان شوی و مانند آسمان با طراوت و سرزندگی به چرخش درآیی، زیبایی و جذابیتی خاص خواهی داشت.
 سرو باشد پیش قدت گوژپشت 
 لعل باشد پیش رویت کهربای 
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و وقار تو، درخت سرو به شکل خمیدهای درآمده و در برابر چهرهات مانند سنگ قیمتی کهربا دیده میشود.
 جان همی کاهی چو بفزائی فراق 
 دل همی بندی چو بگشائی قبای 
هوش مصنوعی: هرگاه که غم و دوری دل را به تنگ میآورد، به محض اینکه از عذاب فراق رها میشوی، دل باز میشود و شادابی و طراوت دوباره برمیگردد.
 داده ای زان خنده با قهقهه 
 عالمی را گریه با های های 
هوش مصنوعی: به خاطر لبخند و شادی که به دیگران دادهای، اکنون جهانی به خاطر آن میخندد و در عین حال عدهای هم با صدای بلند و ناراحتی گریه میکنند.
 هر که بندد دل چو ما در وصل تو 
 تا بود روی تو او را دلگشای 
هوش مصنوعی: هر کس مانند ما دلش را به وصالت ببندد، تا زمانی که چهرهی تو را ببیند، دلش شاد و آرام خواهد شد.
 گردد از سودای تو بی کار و بار 
 یا بر آید همچو ما بی دست و پای 
هوش مصنوعی: کسی که عاشق تو باشد، ممکن است بیوزن و بیمقدار شود، یا اینکه مانند ما، به دلیل عشق، از همه چیز بینصیب و ناتوان گشته باشد.
 هر خسی را پایگاهی آرزوست 
 چون کند با عشق تو دست آزمای 
هوش مصنوعی: هر کس آرزو دارد که به مقام و جایگاهی برسد، اما تنها از طریق عشق و محبت تو میتواند این آرزو را تجربه کند.
 نه چو اینها ناقوامان بلکه تو 
 چون قوامی عالمی داری گدای 
هوش مصنوعی: نه مثل اینها بیپایه و بیهویت هستی، بلکه تو مانند قوامی هستی که جهانی را در دست داری و نقش مهمی در آن ایفا میکنی.

قوامی رازی