گنجور

شمارهٔ ۴۴ - در تغزل است

شاید که دلم ققاع نگشاید
زان بت که به جز صداع ننماید
نز مجلس را ز خلوتم بخشد
نز حجره خاص بوسه فرماید
صد شربت زهرا گر دهد خشمش
با آب لب شکرینش نگزاید
زان زلف که چنگ باز ر«ا» ماند
هر لحظه دل چو کبک برباید
هر چند ز جانش دوستر دارم
یک ذره دلش به مهر نگراید
گفتم مبر آبروی عشاقت
گفت آب به شب تیز همی زاید
زو بوسه کجا طمع توان کردن
کز خویشتنش سه بوسه می باید
آواز همی دهد که ای مسکین
از دوستی تو کار برناید
یک ساعت روی خوب او دیدن
صد ساله به زندگانی افزاید
تن در ده و غم خواری قوامی هان
تا خود پس از این تو را چه پیش آید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شاید که دلم ققاع نگشاید
زان بت که به جز صداع ننماید
هوش مصنوعی: شاید که قلبم نتواند از عشق آن معشوق پرواز کند، زیرا او جز دردسری برای من نخواهد داشت.
نز مجلس را ز خلوتم بخشد
نز حجره خاص بوسه فرماید
هوش مصنوعی: از مجلس به من اجازه دهند که از تنهایی‌ام خارج شوم و او از اتاق خصوصی‌اش به من بوسه هدیه کند.
صد شربت زهرا گر دهد خشمش
با آب لب شکرینش نگزاید
هوش مصنوعی: اگرچه زهرا صد شربت برای او بیاورد، اما خشم او با آب شیرین لبش آرام نخواهد گرفت.
زان زلف که چنگ باز ر«ا» ماند
هر لحظه دل چو کبک برباید
هوش مصنوعی: از آن موهای مشکی و پریشان، که همچون دمی از بادخوردگی در هوا معلق مانده، هر لحظه دل من مانند کبکی که از دست می‌رود، می‌گریزد.
هر چند ز جانش دوستر دارم
یک ذره دلش به مهر نگراید
هوش مصنوعی: با وجود اینکه جانم را بیشتر از او دوست دارم، اما یک دانه دل او به محبت اعتنایی نمی‌کند.
گفتم مبر آبروی عشاقت
گفت آب به شب تیز همی زاید
هوش مصنوعی: گفتم حیثیت عشق تو را مخدوش نکن، او پاسخ داد که حتی آب هم در شب به سرعت جاری می‌شود.
زو بوسه کجا طمع توان کردن
کز خویشتنش سه بوسه می باید
هوش مصنوعی: نمی‌توان امید داشت که از یک بوسه بتوان به چیزی بیشتر دست یافت، چون از خود آن بوسه سه بوسه دیگر ناشی می‌شود.
آواز همی دهد که ای مسکین
از دوستی تو کار برناید
هوش مصنوعی: صدای قلبم می‌گوید که ای بیچاره، از دوستی تو هیچ فایده‌ای نصیب نمی‌شود.
یک ساعت روی خوب او دیدن
صد ساله به زندگانی افزاید
هوش مصنوعی: دیدن یک ساعت از زیبایی‌های او، به اندازه صد سال زندگی ارزش دارد.
تن در ده و غم خواری قوامی هان
تا خود پس از این تو را چه پیش آید
هوش مصنوعی: به خودت توجه کن و از غم و اندوه دوری کن، زیرا که آینده برای تو چه خواهد آورد، هنوز معلوم نیست.