گنجور

شمارهٔ ۲۰ - شکایت از عمید نامی بشخصی مختص الدوله لقب و طلب عطا از وی تا زنی بگیرد

مختص الدوله مختصر بشنو
که قوامیت را چه کار افتاد
چون من اندر عمید بستم امید
دل فقاعم ز کیسه تو گشاد
از پی آنکه بنده را با تو
هست دیرینه مهر مادر زاد
آب من زین عمید غمگین رفت
من به نانی ازو نگشتم شاد
این همه طبع شعر کرد به من
کایچ کس را به شعر طبع مباد
خاک بر سر کنم ز آتش طبع
کاب رویم همی دهد بر باد
کارم آراسته شود چو عروس
گر به همت مرا کنی داماد
باشد آزاد کرد همت تو
هر که از بنده تو خواهد زاد
وقت را خرد کی همی باید
تا بود کار بنده را بنیاد
نام و ننگ رهی به گردن تو
داد کن با من و مکن بیداد
پرده ام برمگیر و دستم گیر
ای که ستر از عمید بر گیراد
همه احوال با تو خواهم گفت
بشنو از بنده هر چه باداباد
ز آروزی جماع چو نانم
که خود از خویشتن نیارم یاد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مختص الدوله مختصر بشنو
که قوامیت را چه کار افتاد
هوش مصنوعی: به مختص الدوله بگو که قوام و استقامت چه کارهایی انجام داده‌اند.
چون من اندر عمید بستم امید
دل فقاعم ز کیسه تو گشاد
هوش مصنوعی: وقتی که من در ظلمات زندگی امیدی ندارم، دل فقیرم از بخشش تو روشن و گشوده است.
از پی آنکه بنده را با تو
هست دیرینه مهر مادر زاد
هوش مصنوعی: من به دنبال این هستم که با تو ارتباطی عمیق و دیرین برقرار کنم، همانند عشق مادری که از بدو تولد به فرزندش دارد.
آب من زین عمید غمگین رفت
من به نانی ازو نگشتم شاد
هوش مصنوعی: آب من از این عمید ناراحت به نظر می‌رسد؛ من نیز از نانی که از آن به دست آوردم، خوشحال نیستم.
این همه طبع شعر کرد به من
کایچ کس را به شعر طبع مباد
هوش مصنوعی: من شعر زیادی در این دنیا سروده‌ام، ولی بر من گوارا نیست که کسی دیگر به سرودن شعر بپردازد و استعدادش را نشان دهد.
خاک بر سر کنم ز آتش طبع
کاب رویم همی دهد بر باد
هوش مصنوعی: می‌خواهم خاک بر سر کنم، زیرا احساسات درونی‌ام مرا به باد می‌دهند و از بین می‌برند.
کارم آراسته شود چو عروس
گر به همت مرا کنی داماد
هوش مصنوعی: اگر تو به من کمک کنی، کارهایم مثل عروسی زیبا و مرتب می‌شود و من مانند دامادی شاد و خوشبخت خواهم بود.
باشد آزاد کرد همت تو
هر که از بنده تو خواهد زاد
هوش مصنوعی: اگر اراده کنی، می‌توانی هر کسی را که آرزوی آزادی‌اش را دارد، آزاد کنی.
وقت را خرد کی همی باید
تا بود کار بنده را بنیاد
هوش مصنوعی: زمانی که باید به دقت صرف شود، تا کار و زندگی انسان به خوبی شکل بگیرد و پایه‌گذاری شود.
نام و ننگ رهی به گردن تو
داد کن با من و مکن بیداد
هوش مصنوعی: نام و عیب و حُسن زندگی بر عهده تو قرار دارد، پس با من همراهی کن و ظلم نکن.
پرده ام برمگیر و دستم گیر
ای که ستر از عمید بر گیراد
هوش مصنوعی: پرده‌ام را کنار بزن و دستانم را بگیر، ای کسی که عظمت و بزرگی‌ات را پنهان کرده‌ای.
همه احوال با تو خواهم گفت
بشنو از بنده هر چه باداباد
هوش مصنوعی: می‌خواهم تمام حال و احوال را با تو در میان بگذارم، بنابراین به حرف‌های من گوش کن و هر چه پیش می‌آید، باشد.
ز آروزی جماع چو نانم
که خود از خویشتن نیارم یاد
هوش مصنوعی: از آرزوی نزدیکی و تلاقی با معشوق مانند نانی هستم که خودم هیچ‌گاه به یاد خویشتن نمی‌آورم.