گنجور

شمارهٔ ۷۹

دلشاد نشستم بمقام پدر خویش
برغم نکند سرد دلم رهگذر خویش
کز هر چه بگیتی خبر هست بجستم
بسیار ندارم ز بزرگی گهر خویش
گه بوسه ستانم ز عقیقی شکر دوست
گه زهر کنم بر دل دشمن شکر خویش
بر پشت زمین بر اثر خصم نپایم
تا حشر بپایم بجهان بر اثر خویش
زین رستن از اندیشه بیهوده دشمن
شکرم همه هست از ملک دادگر خویش

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلشاد نشستم بمقام پدر خویش
برغم نکند سرد دلم رهگذر خویش
هوش مصنوعی: خوشحال و شاداب در جایگاه پدرم نشسته‌ام و دل سردم را به خاطر کسی که در مسیرم است نگران نمی‌کنم.
کز هر چه بگیتی خبر هست بجستم
بسیار ندارم ز بزرگی گهر خویش
هوش مصنوعی: من از هر چیزی که در دنیا هست، جستجو کرده‌ام و چیزی پیدا نکرده‌ام که به بزرگی و ارزش اصل و نژاد خودم باشد.
گه بوسه ستانم ز عقیقی شکر دوست
گه زهر کنم بر دل دشمن شکر خویش
هوش مصنوعی: گاهی از دوست بوسه‌ای شیرین می‌گیرم و لذت می‌برم، و گاهی هم برای دل دشمن، زهر خودم را به کار می‌برم.
بر پشت زمین بر اثر خصم نپایم
تا حشر بپایم بجهان بر اثر خویش
هوش مصنوعی: من بر روی زمین پیرو دشمنی نیستم و برای روز قیامت خود را آماده می‌کنم، نه تحت تاثیر دیگران بلکه بر اساس شخصیت و رفتار خودم.
زین رستن از اندیشه بیهوده دشمن
شکرم همه هست از ملک دادگر خویش
هوش مصنوعی: از این که از افکار بیهوده و دشمنان خود آزاد شدم، سپاسگزارم. همه چیز را مدیون عدالت و رحمت خداوند خود می‌دانم.