شمارهٔ ۶۱
ای آنکه همیشه دل تو رادی جوید
طبع تو همه گرد در رادی پوید
چون ماه سخای تو همه جای بتابد
چون مشک عطای تو بهر جای ببوید
از سنگ بنام تو همی سوری خیزد
از خاره بفر تو گل سوری روید
از من بگسستی تو بگفتار تنی چند
گر یاد کنمشان دلم از درد بموید
از بهر گناهان مرا عذر تو جستی
چون هست گناهم ز تو این عذر که جوید
بر خصم کسی عذر بیک مهر نبندد
وز دوست کسی دست بیک جنگ نشوید
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای آنکه همیشه دل تو رادی جوید
طبع تو همه گرد در رادی پوید
هوش مصنوعی: ای کسی که دل همیشه به دنبال رادی است، نفس و روح تو دائماً در حال جستجو و حرکت به سوی رادی است.
چون ماه سخای تو همه جای بتابد
چون مشک عطای تو بهر جای ببوید
هوش مصنوعی: وقتی مهربانی و بخشش تو در هر جا منتشر شود، مانند نور ماه در همه جا میتابد و هنگامی که عطای تو پخش میشود، همچون بوی خوش مشک در تمام مکانها حس میشود.
از سنگ بنام تو همی سوری خیزد
از خاره بفر تو گل سوری روید
هوش مصنوعی: از سنگی که به نام تو است، درختی سرسبز و شکوفا میشود و از خاری که در آن وجود دارد، گلهای زیبا و خوشبو میروید.
از من بگسستی تو بگفتار تنی چند
گر یاد کنمشان دلم از درد بموید
هوش مصنوعی: تو از من جدا شدی و چند نفر را به من معرفی کردی. اگر بخواهم آنها را به یاد بیاورم، دلم از درد میسوزد.
از بهر گناهان مرا عذر تو جستی
چون هست گناهم ز تو این عذر که جوید
هوش مصنوعی: به خاطر گناهان من، تو سعی کردی عذر بیاوری، در حالی که خودت هم میدانی که گناهم از تو ناشی میشود. پس چه نیازی به چنین عذری است؟
بر خصم کسی عذر بیک مهر نبندد
وز دوست کسی دست بیک جنگ نشوید
هوش مصنوعی: کسی نمیتواند به وسیلهٔ محبت، عذری برای دشمنش بیاورد و هیچ دوستی با درگیری و جنگ نمیتواند ارتباطش را قطع کند.