گنجور

شمارهٔ ۴۲

کمان برم که درین روزگار تیره چو شب
بخفت چشم مروت بمرد مادر جود
ز سیر هفت ستاره درین دوازده برج
بده دوازده سال اندرین دیار و حدود
هزار شخص کریم از وجود شد بعدم
که یک کریم نمی آید از عدم بوجود

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کمان برم که درین روزگار تیره چو شب
بخفت چشم مروت بمرد مادر جود
هوش مصنوعی: در این روزهای سیاه و تاریک، همچون شب، انسانیت خوابیده و ویژگی‌های مهربانی و سخاوت در افراد مرده است.
ز سیر هفت ستاره درین دوازده برج
بده دوازده سال اندرین دیار و حدود
هوش مصنوعی: از حرکت هفت ستاره در دوازده برج فلکی سخن می‌گوید و می‌فرماید که دوازده سال در این سرزمین و مرزها بگذرد.
هزار شخص کریم از وجود شد بعدم
که یک کریم نمی آید از عدم بوجود
هوش مصنوعی: هزاران فرد بزرگ و نیکو از وجود و هستی به وجود آمده‌اند، اما هیچ فرد بزرگی از عدم و نیستی به وجود نمی‌آید.