شمارهٔ ۳۴
خدایگانا چشم دلت فروخته باد
بآتش غم جان عدوت سوخته باد
بزر و گوهر شادی خری که دشمن تو
خریده باد غم و خرمی فروخته باد
سپاه محنت بر دشمن تو تاخته باد
و زو برنج و بلا کینه تو توخته باد
بروز پاک جهان بر عدوت باد سیاه
هوا بتیره شبان پیش تو فروخته باد
مخالفان ترا سر بگرز کوفته باد
منافقان ترا دل بتیر دوخته باد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خدایگانا چشم دلت فروخته باد
بآتش غم جان عدوت سوخته باد
هوش مصنوعی: خدای بزرگا، به چشم دل تو غم فروخته است و دشمن جانت با آتش این غم سوخته است.
بزر و گوهر شادی خری که دشمن تو
خریده باد غم و خرمی فروخته باد
هوش مصنوعی: شادی و خوشی تو مانند جواهر باارزشی است که دشمن تو آن را خریده است، و به جای آن غم و اندوه را به تو فروخته است.
سپاه محنت بر دشمن تو تاخته باد
و زو برنج و بلا کینه تو توخته باد
هوش مصنوعی: باشد که سپاه درد و رنج بر دشمن تو هجوم آورد و از او ناراحتی و بلای کینهات به جانش بیفتد.
بروز پاک جهان بر عدوت باد سیاه
هوا بتیره شبان پیش تو فروخته باد
هوش مصنوعی: به روزی که در آن دنیای پاک بر خصومت تو آشکار شود، ای تاریکی شب، به خاطر تو از بین رفته است.
مخالفان ترا سر بگرز کوفته باد
منافقان ترا دل بتیر دوخته باد
هوش مصنوعی: دشمنان تو را به ضرباتی سخت میزنند و افرادی که دو رو هستند، دلهایشان به تیرهای حسادت و کینه به تو بسته شده است.