گنجور

شمارهٔ ۳۵

چو باد خزان بر درختان وزید
همه کس بموی خز اندر خزید
هوا گشت تاری و روشن شد آب
جوان گشت پیرو جهان شد شدید
بباغ اندر است آبی و نار و سیب
بجای گل و لاله و شنبلید
نه آواز کبک آید اکنون ز کوه
نه بانک تذرو آید اکنون ز خوید
شده شاخ در باغ زرد و نوان
مگر حمله و ضربت شاه دید
ملک آفریننده تا آفرید
بمردی و دادی چو تو نافرید
بشادی زیاد و همه ساله باد
در خرمی را کف او کلید

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو باد خزان بر درختان وزید
همه کس بموی خز اندر خزید
هوش مصنوعی: وقتی که باد پاییز به درختان وزید، همه به سمت لایه‌های خزدار پناه بردند.
هوا گشت تاری و روشن شد آب
جوان گشت پیرو جهان شد شدید
هوش مصنوعی: هوا تاریک شد و آب روشن شد. جوانی به وجود آمد و دنیا در حال تغییر و تحول شدید قرار گرفت.
بباغ اندر است آبی و نار و سیب
بجای گل و لاله و شنبلید
هوش مصنوعی: در باغ، به جای گل و لاله و گیاهان دیگر، درختان آلو و نارنج و سیب روییده‌اند.
نه آواز کبک آید اکنون ز کوه
نه بانک تذرو آید اکنون ز خوید
هوش مصنوعی: در حال حاضر نه صدای کبک از کوه شنیده می‌شود و نه صدای تذرو از دشت‌ها.
شده شاخ در باغ زرد و نوان
مگر حمله و ضربت شاه دید
هوش مصنوعی: در باغ زرد، شاخه‌ها به خاطر حمله و ضربات قهری شاه آسیب دیده‌اند و دچار آسیب و تنش شده‌اند.
ملک آفریننده تا آفرید
بمردی و دادی چو تو نافرید
هوش مصنوعی: خداوند تا انسان را خلق کرد، او را به مرتبه‌ای از شکوه و بزرگی رساند و آنچنان عزتی به او بخشید که خود را بی‌نظیر ساخت.
بشادی زیاد و همه ساله باد
در خرمی را کف او کلید
هوش مصنوعی: این بیت به خوشحالی و شادی اشاره دارد و به نوعی آرزو می‌کند که زندگی هر سال در خوشی و سرسبزی سپری شود. به عبارت دیگر، نویسنده خواهان آن است که شادی و خوشبختی همیشه در زندگی حاکم باشد و کلید آن نیز در دست او باشد.