گنجور

شمارهٔ ۳۲

رنگ زمین زرد گشت و طبع هوا سرد
رطل می سرخ گیر بر بهی زرد
چرخ پر از دود گشت ز ابر سیه فام
و ابر بآب از رزان بشست سیه گرد
زاغ گرفته براغ مسکن بلبل
نار گرفته بباغ جایگه ورد
باد ز گلبن پرند سرخ بیاویخت
و ابر بصحرا حریر زرد بگسترد
باد خزان بر چمن ز بدره فشانی
شاخ بهی را چو دست شاه جهان کرد
میر زمین لشگری که از کف رادش
از گهر زر و سیم گرد برآورد
از سر یاران او مباد جدا ناز
از تن خصمان او مباد بری درد

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رنگ زمین زرد گشت و طبع هوا سرد
رطل می سرخ گیر بر بهی زرد
هوش مصنوعی: رنگ زمین زرد شده و هوای بیرون سرد شده است، بر این حال، یک لیوان می قرمز را بگیر تا رنگ زرد را کمی تغییر دهی.
چرخ پر از دود گشت ز ابر سیه فام
و ابر بآب از رزان بشست سیه گرد
هوش مصنوعی: چرخ (آسمان) به خاطر ابرهای تیره و سیاه پر از دود شد و سپس با باران از ابرهای آبی، این دودها از بین رفتند و آسمان دوباره پاک شد.
زاغ گرفته براغ مسکن بلبل
نار گرفته بباغ جایگه ورد
هوش مصنوعی: زاغی که در جایی تاریک و غمگین زندگی می‌کند، بلبل خوشخوانی را می‌بیند که در باغی زیبا و سرسبز نشسته و به آواز خواندن مشغول است.
باد ز گلبن پرند سرخ بیاویخت
و ابر بصحرا حریر زرد بگسترد
هوش مصنوعی: باد لطیفی از باغ گل‌ها عطر گل سرخ را به هوا پراکند و ابر، پارچه‌ای زرد رنگ را بر دشت گستراند.
باد خزان بر چمن ز بدره فشانی
شاخ بهی را چو دست شاه جهان کرد
هوش مصنوعی: باد خزان بر روی چمن، مانند اینکه زیبایی‌ها را به زمین بریزد، شاخ درختان رنگارنگ را همچون دستان پادشاهی بزرگ می‌سود.
میر زمین لشگری که از کف رادش
از گهر زر و سیم گرد برآورد
هوش مصنوعی: این بیت درباره سربازی است که از تجهیزات و ثروت فراوانی برخوردار است. او با قدرت و توانایی خود، از منابع زرین و نقره‌ای که دارد بهره‌برداری می‌کند و بر دشمنانش غلبه می‌کند.
از سر یاران او مباد جدا ناز
از تن خصمان او مباد بری درد
هوش مصنوعی: هرگز از دوستان او جدا مشو و به دشمنان او اعتماد نکن، که این کار باعث بروز درد و رنج خواهد شد.