گنجور

شمارهٔ ۳۱

دل مسکین مرا کژدم دوری بگزید
تا برفت آن صنم دلبر و دوری بگزید
طرب از من بگریزاند و خود از من بگریخت
طرب از من برمایند و خود از من برمید
گر نیابمش بسا درد که من خواهم یافت
ور نبینمش بسا درد که من خواهم دید

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل مسکین مرا کژدم دوری بگزید
تا برفت آن صنم دلبر و دوری بگزید
هوش مصنوعی: دل ساده و بی‌پناه من به خاطر دوری از محبوب، مانند کژدمی گزیده شد. وقتی که آن معشوق زیبا و دلنشین رفت، این دوری همچنان بر دل من سنگینی کرد.
طرب از من بگریزاند و خود از من بگریخت
طرب از من برمایند و خود از من برمید
هوش مصنوعی: شادی و خوشحالی از من دور می‌شود و خود نیز از من دور می‌شود. شادی به خاطر من می‌آید و خود به تنهایی از من می‌رود.
گر نیابمش بسا درد که من خواهم یافت
ور نبینمش بسا درد که من خواهم دید
هوش مصنوعی: اگر او را نیابم، دردهای زیادی را که خواهم کشید، احساس می‌کنم. و اگر او را نبینم، دردهای بیشتری را که تجربه خواهم کرد، درک می‌کنم.