گنجور

شمارهٔ ۱۸

این جهان را سایه تو باد بر سر جاودان
زانکه چندانی که هستی این جهان جان پرور است
گرد سم اسب تو در چشم شاهان توتیا است
نعل سم اسب تو بر فرق میران افسر است
گر کسی صد سال یزدان را پرستد روز و شب
چون مهی کین تو جوید جاودانه کافر است
دست و چشمت جفت ساغر باد و جفت روی دوست
تا بگیتی نام دلدار است و نام ساغر است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این جهان را سایه تو باد بر سر جاودان
زانکه چندانی که هستی این جهان جان پرور است
هوش مصنوعی: این دنیا تحت تأثیر وجود توست و تا زمانی که این جهان وجود داشته باشد، زندگی و روحی که در آن جاری است به خاطر توست.
گرد سم اسب تو در چشم شاهان توتیا است
نعل سم اسب تو بر فرق میران افسر است
هوش مصنوعی: غبار سم اسب تو در نزد شاهان به مانند داروی توتیاست و نعل این اسب بر سر بزرگان مانند افسر قرار دارد.
گر کسی صد سال یزدان را پرستد روز و شب
چون مهی کین تو جوید جاودانه کافر است
هوش مصنوعی: هر کس که به مدت صد سال خداوند را شب و روز عبادت کند، اما به دنبال دنیا باشد و فقط به منافع خود فکر کند، در حقیقت کافر است و ایمان واقعی ندارد.
دست و چشمت جفت ساغر باد و جفت روی دوست
تا بگیتی نام دلدار است و نام ساغر است
هوش مصنوعی: دست و چشمانت به اندازه‌ی دو ساغر مشروب حس خوشی داشته باشند و چهره‌ات در کنار دوستت باشد. زیرا در این دنیا نام محبوبی و نام ساغر، همیشه با هم شنیده می‌شود.