گنجور

شمارهٔ ۱۶

مرغ وفا برون ز جهان آشیان گرفت
عنقا صفت ز عالم وحدت کران گرفت
از خون دل کنار زمین موج زد چنانک
ز آسیب موج دامن مغرب نشان گرفت
طوفان درد کشتی دل را ز راه برد
سیلاب غم خرابه جان در میان گرفت

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرغ وفا برون ز جهان آشیان گرفت
عنقا صفت ز عالم وحدت کران گرفت
هوش مصنوعی: پرنده وفا از دنیا پرواز کرد و در آشیانه‌ای جدید سکونت گزید، همانند عنقا که از عالم وحدت و بی‌کرانی به آسمان‌ها پر کشید.
از خون دل کنار زمین موج زد چنانک
ز آسیب موج دامن مغرب نشان گرفت
هوش مصنوعی: از دل زخمی و رنجور، سفری به زمین آغاز شد که موج‌هایی در آن به پا خاستند، به گونه‌ای که اثرات آسیب‌زای این موج‌ها در دامن مغرب نمایان گردید.
طوفان درد کشتی دل را ز راه برد
سیلاب غم خرابه جان در میان گرفت
هوش مصنوعی: طوفان درد باعث شد که کشتی دل از مسیر خود منحرف شود و جریان غم جان را چون ویرانه‌ای در بر گرفت.