گنجور

شمارهٔ ۱۲

ای آنکه مر ترا بجهان در نظیر نیست
آنکو خطر نیافت ز فیضت خطیر نیست
ای یادگار آنکه نبودش نظیر کس
ای دلفروز آنکه کس او را نظیر نیست
تو ماه روزگاری و او میر روزگار
چون او و چون تو بر بزمین ماه و میر نیست
چندان که داشت تاج و سریر ولوا جهان
چون تو سزای تاج ولوا و سریر نیست
دست مخالفان تو هست از دهان قصیر
دست موافقانت ز گردون قصیر نیست
چون روی دوستان تو گلنار و لاله نیست
چون روی دشمنان تو زرد و زریر نیست
آن کز تو نیست گشته جلیل او جلیل نیست
وان کز تو نیست گشته حقیر او حقیر نیست
چون دست تو برادی ابر بهار نیست
چون لفظ تو بپاکی در منیر نیست
شادان بزی بشاهی با میر جاودان
کز هر دو چون ز روزی کس را گزیر نیست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای آنکه مر ترا بجهان در نظیر نیست
آنکو خطر نیافت ز فیضت خطیر نیست
هوش مصنوعی: ای کسی که مانند تو در این جهان وجود ندارد، کسی که از خطرات عظیم به خاطر نعمت‌ها و بخشش‌های تو در امان است.
ای یادگار آنکه نبودش نظیر کس
ای دلفروز آنکه کس او را نظیر نیست
هوش مصنوعی: ای یادگار کسی که هیچ‌کس مانند او نیست، ای دلربا که هیچ‌کس را نمی‌توان با او مقایسه کرد.
تو ماه روزگاری و او میر روزگار
چون او و چون تو بر بزمین ماه و میر نیست
هوش مصنوعی: تو در این دنیا مانند ماه هستی و او نیز مانند یک فرمانده یا سرور است. در زمین کسی مثل او و مثل تو وجود ندارد.
چندان که داشت تاج و سریر ولوا جهان
چون تو سزای تاج ولوا و سریر نیست
هوش مصنوعی: به هر اندازه که تاج و تخت و مقام والایی داشت، در این دنیا هیچ‌کس قابل مقایسه با تو نیست که شایسته‌ی آن تاج و تخت و مقام باشد.
دست مخالفان تو هست از دهان قصیر
دست موافقانت ز گردون قصیر نیست
هوش مصنوعی: دست کسانی که با تو مخالف‌اند از قدرت و توانایی کم‌تری برخوردار است، اما حمایت‌کنندگان تو از آسمان و با قدرت بیشتری به یاری تو می‌شتابند.
چون روی دوستان تو گلنار و لاله نیست
چون روی دشمنان تو زرد و زریر نیست
هوش مصنوعی: وقتی چهره‌ی دوستان تو مانند گل و لاله زیبا نیست، چهره‌ی دشمنان تو نیز زرد و بی‌فروغ نیست.
آن کز تو نیست گشته جلیل او جلیل نیست
وان کز تو نیست گشته حقیر او حقیر نیست
هوش مصنوعی: آنچه که به واسطه تو ارزشمند و بزرگ شده، در واقع ارزش و بزرگی واقعی ندارد. و آنچه که به واسطه تو کوچک و حقیر شده، در حقیقت کوچک و حقیر نیست.
چون دست تو برادی ابر بهار نیست
چون لفظ تو بپاکی در منیر نیست
هوش مصنوعی: وقتی که دست تو بر روی من نیست، مانند ابرهایی که در بهار وجود ندارند، هیچ چیز سرشار از زندگی و سرسبزی نیست. همچنین، کلام تو به پاکی و روشنی در وجود من نیست و این موضوع باعث کمرنگ شدن معنی و زیبایی می‌شود.
شادان بزی بشاهی با میر جاودان
کز هر دو چون ز روزی کس را گزیر نیست
هوش مصنوعی: خوشحال باش، چرا که به مقام بلندی رسیدی و از سرنوشت جاودانه‌ای برخورداری که هیچ‌کس از آن فرار نمی‌کند.