گنجور

شمارهٔ ۲۹ - فی المدیحه

ملکا تنت ز جان آمده جانت از خرد است
اورمزدی تو و فرخنده سپندارمذست
شادمان بنشین و ز دست دلفروز بتان
باده بستان که جهان با دل خصمانت بداست
وعده عمر تو از یزدان صدبار ده است
وعده ملک تو از باری ده بار صداست
بخت فیروز تو پاینده تر است از که قاف
بخت خصمان تو چون آب میان سبد است
در بر بخشش تو بخشش پرویز هبا
بخوشی لفظ تو دستان زدن بار بداست
دشمن خود بود آنکس که بود دشمن تو
آن کجا دوست ترا دوست تن و جان خوداست
بزمی بر تو چنانی که بگردون بر مهر
بجهان در تو چنانی که بجان در خرد است
هست مقراضی منسوج بچشم تو چنان
که بچشم دگران کهنه پلاس نمداست
بهمه کاری توقیع همی زن که فلک
بهمه کار تو تا محشر توقیع زد است
هرکه او دست بکین تو فشاند شب و روز
بر تن و جانش ز بخت بد دائم نکداست
باد چندانت به پیروزی در ملک بقا
که به آفاق درون مرد و زن و دام و دد است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ملکا تنت ز جان آمده جانت از خرد است
اورمزدی تو و فرخنده سپندارمذست
هوش مصنوعی: ای پادشاه، بدنت از جان سرشار است و جان تو از حکمت و خرد نشأت می‌گیرد. تو از طرف اهورامزدا هستی و سببی برای خوشبختی و خوشحالی.
شادمان بنشین و ز دست دلفروز بتان
باده بستان که جهان با دل خصمانت بداست
هوش مصنوعی: شاد باش و از زیبایی‌های محبوبانت لذت ببر، چون دنیا با دل‌های دشمنانت پر از بدی است.
وعده عمر تو از یزدان صدبار ده است
وعده ملک تو از باری ده بار صداست
هوش مصنوعی: عمر تو از سوی خداوند بارها تعیین شده است و در عوض، ملک و سلطنت تو در این دنیا بارها به صدا در آمده و مورد تأکید قرار گرفته است.
بخت فیروز تو پاینده تر است از که قاف
بخت خصمان تو چون آب میان سبد است
هوش مصنوعی: سرنوشت خوشی که تو داری، پایدارتر و قوی‌تر از دشمنان توست، چون دشمنان تو در واقع محکمیت و ثباتی ندارند و مانند آبی هستند که در یک سبد می‌ریزد و از دست می‌رود.
در بر بخشش تو بخشش پرویز هبا
بخوشی لفظ تو دستان زدن بار بداست
هوش مصنوعی: بخشش تو به قدری بزرگ و ارزشمند است که حتی بخشش‌های معروف پرویز هم در مقابل آن ناچیز به نظر می‌رسد. صحبت‌های تو، مانند نسیم خوشی است که دلی را شاد می‌کند و به من قوت و انگیزه می‌دهد.
دشمن خود بود آنکس که بود دشمن تو
آن کجا دوست ترا دوست تن و جان خوداست
هوش مصنوعی: آن کسی که با تو دشمنی می‌کند، در حقیقت دشمن خود را نیز می‌سازد. کسی که با تو دشمنی دارد، نمی‌تواند دوست واقعی تو باشد؛ زیرا دوست واقعی کسی است که تمام وجودش به تو وابسته است.
بزمی بر تو چنانی که بگردون بر مهر
بجهان در تو چنانی که بجان در خرد است
هوش مصنوعی: مهمانی و جشنی برای تو به اندازه‌ی گرمای خورشید در آسمان است و تو به قدری در دل و جان آدمیان جای داری که در عقل و خرد آنان نیز وجود داری.
هست مقراضی منسوج بچشم تو چنان
که بچشم دگران کهنه پلاس نمداست
هوش مصنوعی: چشم تو برای من مانند جلبی است که به دیگران همانند پارچه کهنه به نظر می‌آید.
بهمه کاری توقیع همی زن که فلک
بهمه کار تو تا محشر توقیع زد است
هوش مصنوعی: به هر کاری که می‌پردازی، تأثیراتش به قدری عمیق است که تا روز قیامت بر آن اثر خواهد گذاشت.
هرکه او دست بکین تو فشاند شب و روز
بر تن و جانش ز بخت بد دائم نکداست
هوش مصنوعی: هرکس که دست به طور بدی به تو بزند، شب و روز بر جسم و روحش عذاب و مشکلاتی از بخت بد فرود می‌آید.
باد چندانت به پیروزی در ملک بقا
که به آفاق درون مرد و زن و دام و دد است
هوش مصنوعی: بادها و نسیم‌ها برای شما مژده پیروزی در ملک جاودان را می‌آورند، زیرا این پیروزی در گستره‌هایی است که درون انسان‌ها و نیز در حیوانات و موجودات دیگر وجود دارد.