شمارهٔ ۲۰ - در مدح میر سید ابوالفضل جعفربن علی
نسیم آب بماند ببوی عنبر ناب
سرشگ ابر بماند بلؤلؤ خوشاب
گرفت باز کنون لاله برک جای ترنج
گرفت باز کنون عندلیب جای غراب
خروش بلبل بر شاخ گل بوقت سحر
چنانکه عاشق و معشوق در شده بعتاب
هرآنچه بلبل گوید کندش قمری رد
هر آنچه قمری گید دهدش سار جواب
اگر شگفتی خواهی بشاخ بید نگر
که برخلاف همه عالم آمده بی تاب
بگاه سنجاب او را لباس بصری بود
بگاه بصری کرد او لباس خود سنجاب
ببار بر گل رعنا چو عاشق مهجور
بخون دیده رخ زرد خویش کرده خضاب
چو دست داماد از روی نوعروس بشرم
همی فرو کشد از روی لاله باد نقاب
شکفته لاله چو جام شراب و ژاله برو
چو کفک رخشان اندر میان جام شراب
چو جان عاشق بخروشد ابر بر گردون
چو ناف خوبان در پیچد آب در گرداب
ز بس شکوفه شده سیم رنگ شاخ درخت
ز بس بنفشه شده مشگبوی روی تراب
ز خون آهو بیجاده رنگ چنگ پلنگ
ز خون تیهو یاقوت فام چنگ عقاب
زمین ز دیبا آذین زد و ز بهر نثار
برو همی گسلد عقدهای درسحاب
سرشگ باران بر برگ نو بنفشه پدید
چو بر زنند بزلف بتان ز مهر گلاب
درخش تابان هر بار ز ابر گوهر بار
چو تیغ بران از دست میر دشمن تاب
امیر سید ابوالفضل جعفربن علی
که گاه خشم چو نار است و گاه مهر چو آب
سپه کشی که همه وعده هاش هست وفا
عدو کشی که همه رأیهاش هست صواب
از آنکه هست چو زوبین او شهاب از دور
بود گریزان همواره اهرمن ز شهاب
سراب گردد با کف راد او چو بحار
بحار گردد با تف تیغ او چو سراب
شتاب باد بود با شتاب او چو درنگ
درنگ خاک بود باد رنگ او چو شتاب
بروز کوشش بانگش بگوش گردان در
بود بهول چو تندر بفعل چون سیماب
اگر ندیدی عقل و نیافتی دانش
مقاله هاش ببین و حدیثهاش بیاب
ندیده هرگز بر گنج او کسی گنجور
ندیده هرگز برباب او کسی بواب
اگر پیمبر محراب کاخ او گفتی
نتافتی بجهان هیچکس رخ از محراب
سبیل دارد بر هر که خیره جوید گنج
گشاده دارد بر هر که بارد خواهد باب
ایا شهی که تو را هست چرخ زیر نگین
ایا کسی که تو را هست دهر زیر رکاب
همه بروزی با جود تو بکار شود
اگر ستاره شود سیم و آسمان ضراب
همیشه تا ز پس هر فراز هست نشیب
همیشه تا ز پس هر عقاب هست ثواب
موافقان ترا بی نشیب باد فراز
مخالفان ترا بی ثواب باد عقاب
شمارهٔ ۱۹ - در مدح ابونصر مملان: ز پی آفت هر چیز پدید است سببشمارهٔ ۲۱ - در مدح ابونصر مملان: اگرچه جانان کسرا عزیز چون جان نیست
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نسیم آب بماند ببوی عنبر ناب
سرشگ ابر بماند بلؤلؤ خوشاب
هوش مصنوعی: نسیم آرامی که عطر خوش عنبر را با خود دارد، همانند قطرات باران که درخشش مروارید را تداعی میکند، بر جای بماند.
گرفت باز کنون لاله برک جای ترنج
گرفت باز کنون عندلیب جای غراب
هوش مصنوعی: گل لاله دوباره شکوفا شده و جایگاهی را که ترنج داشت، به خود اختصاص داده است. همچنین خوشههای پرنده خوشصدا (عندلیب) دیگر در مکان مرغ سیاه (غراب) قرار گرفتهاند.
خروش بلبل بر شاخ گل بوقت سحر
چنانکه عاشق و معشوق در شده بعتاب
هوش مصنوعی: صدای بلبل در صبحگاه بر روی شاخه گل، شبیه حال عاشق و معشوقی است که در حال دلجویی و عتاب هستند.
هرآنچه بلبل گوید کندش قمری رد
هر آنچه قمری گید دهدش سار جواب
هوش مصنوعی: هر چه بلبل بگوید، قمری آن را نمیپذیرد و هر چیزی که قمری بگوید، سار آن را پاسخ نمیدهد.
اگر شگفتی خواهی بشاخ بید نگر
که برخلاف همه عالم آمده بی تاب
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از شگفتیها چیزهایی ببینی، به درخت بید نگاه کن که برخلاف همه موجودات دیگر، به شدت پرشور و بیتاب است.
بگاه سنجاب او را لباس بصری بود
بگاه بصری کرد او لباس خود سنجاب
هوش مصنوعی: در زمان مرگ سنجاب، او لباس بصری به تن داشت و در زمان حیاتش، خود نیز پیراهن سنجاب را بر تن میکرد.
ببار بر گل رعنا چو عاشق مهجور
بخون دیده رخ زرد خویش کرده خضاب
هوش مصنوعی: باران ببار بر گل زیبا، مانند عاشق دورافتادهای که از غم جدایی چهرهاش زرد شده و اشکهایش به رنگ خون درآمده است.
چو دست داماد از روی نوعروس بشرم
همی فرو کشد از روی لاله باد نقاب
هوش مصنوعی: وقتی دست داماد به آرامی از روی عروس برمیخیزد، مانند باد که نقاب لاله را کنار میزند، احساس خجالت میکنم.
شکفته لاله چو جام شراب و ژاله برو
چو کفک رخشان اندر میان جام شراب
هوش مصنوعی: لالهای چون جام شراب باز شده است و قطرههای شبنم مانند دانههای درخشان روی آن نشستهاند، گویی زیبایی درخشان در میان کوزه شراب قرار دارد.
چو جان عاشق بخروشد ابر بر گردون
چو ناف خوبان در پیچد آب در گرداب
هوش مصنوعی: وقتی که عشق به اوج میرسد، مانند ابرهایی که در آسمان میبارند، احساسات به شدت جاری میشوند. همچنین مانند چرخش آب در گرداب، زیبایی و جذابیت در زندگی به صورت پیچیده و پیچیدهای خود را نشان میدهند.
ز بس شکوفه شده سیم رنگ شاخ درخت
ز بس بنفشه شده مشگبوی روی تراب
هوش مصنوعی: به خاطر فراوانی شکوفهها، رنگ شاخ درخت به نقرهای تغییر کرده و به خاطر تعداد زیاد بنفشهها، عطر مشکی بر روی زمین پخش شده است.
ز خون آهو بیجاده رنگ چنگ پلنگ
ز خون تیهو یاقوت فام چنگ عقاب
هوش مصنوعی: رنگ چنگ پلنگ به خاطر خون آهوست و رنگ چنگ عقاب به دلیل خون تیهو است.
زمین ز دیبا آذین زد و ز بهر نثار
برو همی گسلد عقدهای درسحاب
هوش مصنوعی: زمین با پارچهای نرم و زیبا تزئین شده و به خاطر پخش کردن نعمتها، گرههای سحاب را میگشاید.
سرشگ باران بر برگ نو بنفشه پدید
چو بر زنند بزلف بتان ز مهر گلاب
هوش مصنوعی: باران مانند اشک بر روی برگهای تازه بنفشه میریزد، همانطور که وقتی محبوبها را در آغوش میکشی، گلهای گلاب مهر و محبت را به وجود میآورند.
درخش تابان هر بار ز ابر گوهر بار
چو تیغ بران از دست میر دشمن تاب
هوش مصنوعی: هر بار که ابرها میبارند، مانند تابی درخشان و درخشانتر از همیشه میدرخشد. این نور، همچون تیغی تیز و برنده از دستان دشمن میتابد.
امیر سید ابوالفضل جعفربن علی
که گاه خشم چو نار است و گاه مهر چو آب
هوش مصنوعی: امیر سید ابوالفضل جعفربن علی دارای صفاتی همچون خشم و محبت است. گاهی خشم او مانند آتش سوزان و گاهی محبتش مانند آب نرم و ملایم است.
سپه کشی که همه وعده هاش هست وفا
عدو کشی که همه رأیهاش هست صواب
هوش مصنوعی: این متن بیان میکند که فرماندهی که به وعدههای خود پایبند است، انسان شایستهای است، و به همین ترتیب، دشمنی که تصمیماتش عاقلانه و درست باشد نیز محترم است. به عبارتی، وفاداری به وعدهها و درستی در قضاوت، ارزشمند است.
از آنکه هست چو زوبین او شهاب از دور
بود گریزان همواره اهرمن ز شهاب
هوش مصنوعی: چون زوبینی که در دور میدرخشد، همیشه اهریمن از نور او فراری است.
سراب گردد با کف راد او چو بحار
بحار گردد با تف تیغ او چو سراب
هوش مصنوعی: با دستان او، سراب به واقعیت تبدیل میشود و مانند چشمهای سرشار و پایدار میشود. همچنان که کفی از تیغ او میتواند چشمهها را به سراب بدل کند.
شتاب باد بود با شتاب او چو درنگ
درنگ خاک بود باد رنگ او چو شتاب
هوش مصنوعی: باد با سرعت و شتاب خاصی میوزد و مانند آن است که وقتی زمین (خاک) از حرکت میایستد، رنگ و روح باد نیز به همان شتاب و سرعت میافتد. به عبارتی، زیبایی و طراوت باد با شتاب آن گره خورده است.
بروز کوشش بانگش بگوش گردان در
بود بهول چو تندر بفعل چون سیماب
هوش مصنوعی: کوشش و تلاش او همواره به گوش مردم میرسد، و حالتی پرحیرت و شگفتانگیز دارد، مانند رعد و برق که ناگهان ظاهر میشود و بر مانند جیوه به فعالیت میپردازد.
اگر ندیدی عقل و نیافتی دانش
مقاله هاش ببین و حدیثهاش بیاب
هوش مصنوعی: اگر نتوانستی به عقل و دانش دست پیدا کنی، به نوشتهها و سخنان عالمان مراجعه کن و از آنها بهره ببر.
ندیده هرگز بر گنج او کسی گنجور
ندیده هرگز برباب او کسی بواب
هوش مصنوعی: هیچکس هرگز ثروت او را نیاویده و هیچکس ندیده است که بر دروازهاش کسی باشد.
اگر پیمبر محراب کاخ او گفتی
نتافتی بجهان هیچکس رخ از محراب
هوش مصنوعی: اگر پیامبر در محراب کاخ او حاضر میشد، هیچکس از در محراب به جهان نگاه نمیکرد.
سبیل دارد بر هر که خیره جوید گنج
گشاده دارد بر هر که بارد خواهد باب
هوش مصنوعی: هر کسی که به دنبال گنج باشد، زندگیاش پر از دستاوردها و موفقیتها خواهد بود، و آن که تلاش و کوشش کند، درهای جدید و فرصتهای تازه برایش گشوده خواهد شد.
ایا شهی که تو را هست چرخ زیر نگین
ایا کسی که تو را هست دهر زیر رکاب
هوش مصنوعی: آیا شاهی که تو را در چنگ خود دارد، گردش روزگار زیر نگین اوست؟ آیا کسی که تو را در دست دارد، دهر و زمانه زیر پاهای اوست؟
همه بروزی با جود تو بکار شود
اگر ستاره شود سیم و آسمان ضراب
هوش مصنوعی: همه چیز به برکت وجود تو به سامان میرسد؛ حتی اگر ستارهها به طلا تبدیل شوند و آسمان به طلا بَرخورد.
همیشه تا ز پس هر فراز هست نشیب
همیشه تا ز پس هر عقاب هست ثواب
هوش مصنوعی: هرگاه در زندگی با چالشها و سختیها روبرو میشویم، بدانیم که پس از آنها بازettدریافت نیکویی و پاداشی در انتظار ماست. همیشه پس از هر صعودی، نشیبی وجود دارد و بعد از هر تلاش و کوشش، نتیجهی خوبی خواهد آمد.
موافقان ترا بی نشیب باد فراز
مخالفان ترا بی ثواب باد عقاب
هوش مصنوعی: دوستداران و حامیان تو همیشه در آرامش و راحتی باشند، و دشمنان و مخالفان تو جزای نیکویی نداشته باشند.