گنجور

شمارهٔ ۶۴

در کف عاشق به غیر برگ کاهی بیش نیست
نه فلک پیشش نشان تیر آهی بیش نیست
چیست این طول امل فکری کن ای سست‌اعتقاد
بر سر آمد وعده آخر سال و ماهی بیش نیست
می‌رود از باد خوش‌تر ابلق لیل و نهار
روز و شب یک گردش چشم سیاهی بیش نیست
چند در هامون توان گردید ای حق‌ناشناس
تا به منزلگاه جانان مدّ آهی بیش نیست
آتش کین چند افروزی و خواهی سوختن
استخوان من که یک مشت گیاهی بیش نیست
در رهش قصاب چون بسمل ‌شدی تسلیم باش
دست و پا تا چند آخر قتلگاهی بیش نیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سعید محمدی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در کف عاشق به غیر برگ کاهی بیش نیست
نه فلک پیشش نشان تیر آهی بیش نیست
هوش مصنوعی: عاشق در دستان خود چیزی جز برگی بی‌ارزش ندارد و آسمان نیز برای او چیزی بیشتر از نشانی از تیر آهی ندارد.
چیست این طول امل فکری کن ای سست‌اعتقاد
بر سر آمد وعده آخر سال و ماهی بیش نیست
هوش مصنوعی: این‌طور به نظر می‌رسد که شاعر از کسی می‌خواهد که درنگ و تفکر کند. او به او یادآوری می‌کند که زود باوری و سست‌اعتقادی را کنار بگذارد. چون زمان وعده‌ای که داده شده پایان یافته و تنها یک ماه باقی مانده است. این بیان بر اهمیت تکیه بر واقعیت‌ها و پایان زمان تأکید دارد.
می‌رود از باد خوش‌تر ابلق لیل و نهار
روز و شب یک گردش چشم سیاهی بیش نیست
هوش مصنوعی: باد خوش و دلپذیر می‌وزد و شب و روز مثل یک گردش ساده از چشم سیاهی بیش نیستند. به بیان دیگر، گذر زمان و شب و روز، چیزی جز یک حرکت زودگذر و سریع نیست.
چند در هامون توان گردید ای حق‌ناشناس
تا به منزلگاه جانان مدّ آهی بیش نیست
هوش مصنوعی: در اینجا به این موضوع اشاره شده که چقدر طول می‌کشد تا به مقصد واقعی و دلخواه برسیم، و این که برخی افراد به خداوند و ارزش‌های معنوی توجهی ندارند. برای رسیدن به هدف‌های اصلی زندگی، نیاز به تلاش و صبر داریم و در این مسیر، باید از تنهایی و محنت‌ها عبور کنیم تا به آنچه که از آن به عنوان "منزلگاه جانان" یاد شده، دست یابیم.
آتش کین چند افروزی و خواهی سوختن
استخوان من که یک مشت گیاهی بیش نیست
هوش مصنوعی: چرا اینقدر در دل کینه و حسد را شعله‌ور می‌کنی و خود را می‌سوزانی، در حالی که من تنها چیزی بیشتر از یک تکه گیاه نیستم؟
در رهش قصاب چون بسمل ‌شدی تسلیم باش
دست و پا تا چند آخر قتلگاهی بیش نیست
هوش مصنوعی: اگر در راه او مانند یک قربانی تسلیم شدی، بی‌دلیل مقاومت نکن، چرا که اینجا هیچ چیزی جز یک میدان کشته‌شدگان نیست.