شمارهٔ ۵۸
روزی که کرد گردون غمهای یار قسمت
ما را رساند بر دل زان غم هزار قسمت
دادند جا غمت را پنهان درون دلها
داغ تو را نمودند در لالهزار قسمت
از عارض و خط تو گلزار رنگ و بو را
بگرفت تا نماید در هر بهار قسمت
روزی که حسنت از رخ برقع گشود دل را
کردند نوری از آن آیینهزار قسمت
تا زلف سرکش او آشفته بود کردند
تاری از آن میان بر شبهای تار قسمت
تا کشتگان نازش ساکت شوند کردند
گردی ز کوی او را بر هر مزار قسمت
از هر کجا گذشتی خاک از دو دیده مردم
چون توتیا نمودند زان رهگذار قسمت
تا هر دلی که باشد بیبهره زان نماند
درد تو را نمودند چندین هزار قسمت
تقصیر گلستان چیست کردند روز اول
افغان به عندلیبان گل را به خار قسمت
در دام چین زلفت از بس نمانده جایی
یک لحظه مینمایند چندین شکار قسمت
از خوان دهر قصاب جز خون دل نخوردیم
تقصیر ما چه باشد این کرده یار قسمت
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سعید محمدی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روزی که کرد گردون غمهای یار قسمت
ما را رساند بر دل زان غم هزار قسمت
هوش مصنوعی: روزی که آسمان غمهای محبوب را به ما بخشید، دل ما را با آن هزاران غم دیگر پر کرد.
دادند جا غمت را پنهان درون دلها
داغ تو را نمودند در لالهزار قسمت
هوش مصنوعی: آنها جا و مکانی برای غم تو در دلها فراهم کردند و نشان درد تو را در گلهای لاله نشان دادند.
از عارض و خط تو گلزار رنگ و بو را
بگرفت تا نماید در هر بهار قسمت
هوش مصنوعی: زیبایی چهره و خط زیبای تو، عطر و رنگ باغی را به خود گرفته تا در هر بهار، بخشی از آن را نشان دهد.
روزی که حسنت از رخ برقع گشود دل را
کردند نوری از آن آیینهزار قسمت
هوش مصنوعی: روزی که زیباییات چهرهات را از زیر پوشش برداشت، دلها را نورانی کردی و از آن باغ آینه، بهرهای بخشیدی.
تا زلف سرکش او آشفته بود کردند
تاری از آن میان بر شبهای تار قسمت
هوش مصنوعی: در زمانهایی که موهای سرکش او درهم و برهم بود، از میان آنها رشتهای گرفتند و بر شبهای تارسی در هم ریختند.
تا کشتگان نازش ساکت شوند کردند
گردی ز کوی او را بر هر مزار قسمت
هوش مصنوعی: برای اینکه کشتهشدگان محبتش آرام شوند، خاکی از کوی او بر هر مزار تقسیم کردند.
از هر کجا گذشتی خاک از دو دیده مردم
چون توتیا نمودند زان رهگذار قسمت
هوش مصنوعی: هر جا که عبور کردی، مردم از چشمانشان اشک ریختند و به خاطر تو، غم و اندوهی را از خود نشان دادند. این نشانهای از تقدیر و قسمت تو است.
تا هر دلی که باشد بیبهره زان نماند
درد تو را نمودند چندین هزار قسمت
هوش مصنوعی: درد تو را به بیشمار بخش تقسیم کردند تا هیچ دلی از آن بینصیب نماند.
تقصیر گلستان چیست کردند روز اول
افغان به عندلیبان گل را به خار قسمت
هوش مصنوعی: گلستان چه تقصیری دارد؟ روز اولی که افغانها به سراغ عندلیبان آمدند، گل را با خار تقسیم کردند.
در دام چین زلفت از بس نمانده جایی
یک لحظه مینمایند چندین شکار قسمت
هوش مصنوعی: در دام زلفهای تو، به خاطر انبوهی که ایجاد کردهاند، هیچ مکانی باقی نمانده است. لحظهای که چشم باز میکنم، چندین شکار، در این دام گرفتار میشوند.
از خوان دهر قصاب جز خون دل نخوردیم
تقصیر ما چه باشد این کرده یار قسمت
هوش مصنوعی: در زندگی فقط درد و رنج را تجربه کردیم و جز اندوه چیزی نصیبمان نشد. تقصیر ما چیست که این سرنوشت را برایمان مقدر کردهاند؟

قصاب کاشانی