گنجور

شمارهٔ ۵۷

بر هر که نیک دیده گشادم فنای تو است
بر هر دری که روی نهادم سرای تو است
حقا که حلقه در گنج سعادت است
گوشی که متصل شنوای صدای تو است
جبریل از شرف پر خود سایبان کند
بر آن سری که افسرش از خاک پای تو است
چون صبح یک نفس کند اکسیر دهر را
آن را که دست در عمل کیمیای تو است
سرمایهٔ دو کون به یک بینوا دهد
هر پابرهنه‌ای که به گیتی گدای تو است
از غیر خویشتن ز کجی عیب‌پوش باش
آن جامه راست چون به قد کبریای تو است
با رنج بی‌شمار به هر گوشه صد مسیح
نالان فتاده چشم به راه دوای تو است
بست آنچه نقش بر دل ما، ز آب مغفرت
زایل نما هر آنچه که دیدی سوای تو است
ای خاک کوی دوست رسی چون به دیده‌ام
بنشین ز روی لطف که این خانه جای تو است
از دست چرخ با دل گرم آه سرد را
قصاب آنچه می‌کشی اینک سزای تو است

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سعید محمدی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر هر که نیک دیده گشادم فنای تو است
بر هر دری که روی نهادم سرای تو است
هوش مصنوعی: هر کس که با نیک‌نگری به او نگاه کنم، در حقیقت در حال مشاهده فنا و زوال تو است و هر جا که قدم بگذارم، آن مکان منزلت و جایگاه تو به حساب می‌آید.
حقا که حلقه در گنج سعادت است
گوشی که متصل شنوای صدای تو است
هوش مصنوعی: واقعاً حلقه دروازه‌ای به سوی خوشبختی است و افرادی که به این حلقه متصل هستند می‌توانند صدای تو را بشنوند.
جبریل از شرف پر خود سایبان کند
بر آن سری که افسرش از خاک پای تو است
هوش مصنوعی: جبریل، فرشته‌ی بزرگ، از مقام والای خود سایه‌بان می‌سازد بر سروی که تاجش به‌دلیل مقام تو از خاک پاهای تو به دست آمده است.
چون صبح یک نفس کند اکسیر دهر را
آن را که دست در عمل کیمیای تو است
هوش مصنوعی: هنگامی که صبح به زندگی و واقعیت‌های روز افزوده می‌شود، کسی که در تلاش است تا به هدف‌هایش دست یابد، می‌تواند به موفقیت و ارزش‌های بلندپروازانه برسد.
سرمایهٔ دو کون به یک بینوا دهد
هر پابرهنه‌ای که به گیتی گدای تو است
هوش مصنوعی: هر کسی که در این دنیا نیازمند و بی‌پناست، می‌تواند از سرمایه و ثروت دو جهان بهره‌مند شود.
از غیر خویشتن ز کجی عیب‌پوش باش
آن جامه راست چون به قد کبریای تو است
هوش مصنوعی: از دیگران دوری کن و سعی کن عیوب خود را بپوشانی. آن لباس راست و درست است که متناسب با بزرگواری و مقام تو باشد.
با رنج بی‌شمار به هر گوشه صد مسیح
نالان فتاده چشم به راه دوای تو است
هوش مصنوعی: با سختی‌های بسیار، در هر جایی صدها انسان گرفتار و دردمند وجود دارند که چشم انتظار درمان تو هستند.
بست آنچه نقش بر دل ما، ز آب مغفرت
زایل نما هر آنچه که دیدی سوای تو است
هوش مصنوعی: هر آنچه که در دل ما نقش بسته، با آب بخشش پاک کن و هر آن چیزی که جز تو دیده می‌شود، از بین ببر.
ای خاک کوی دوست رسی چون به دیده‌ام
بنشین ز روی لطف که این خانه جای تو است
هوش مصنوعی: ای خاک کوی محبوب، وقتی به چشمانم نگاهی کنی، همچون لطفی که بر من داری، در این خانه که متعلق به توست، بنشین.
از دست چرخ با دل گرم آه سرد را
قصاب آنچه می‌کشی اینک سزای تو است
هوش مصنوعی: از سرنوشت خود ناامید نباش و در عین حال از مشکلاتی که با آن مواجه هستی، رنج نبر؛ زیرا آنچه اکنون با آن دست و پنجه نرم می‌کنی، نتیجه اعمال و انتخاب‌های گذشته‌ات است.