گنجور

شمارهٔ ۵۲

از قدت امروز گلشن را صفای دیگر است
سرو موزون تو را نشو و نمای دیگر است
گرچه می‌بخشد حیات جاودانی آب خضر
لیک آب تیغ نازت را بقای دیگر است
نه به کنعان می‌کنم او را برابر نه به مصر
یوسف پر قیمت ما را بهای دیگر است
زود بر گل می‌نشیند لنگر از امداد خلق
کشتی امید ما را ناخدای دیگر است
نه به روز وصل می‌سازم نه با شام فراق
می‌توان دانست دل را مدّعای دیگر است
در دریار غم‌نصیبان نوشدارو باب نیست
زخم مژگان ‌خورده دل‌ها را دوای دیگر است
کشته تیغ دگر قصاب گشتن شرط نیست
مسلخ او بهر قربانگاه جای دیگر است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سعید محمدی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از قدت امروز گلشن را صفای دیگر است
سرو موزون تو را نشو و نمای دیگر است
هوش مصنوعی: امروز باغ به خاطر قامت تو زیبایی خاصی پیدا کرده است و قامت موزون تو جلوه و رونق دیگری به آن بخشیده است.
گرچه می‌بخشد حیات جاودانی آب خضر
لیک آب تیغ نازت را بقای دیگر است
هوش مصنوعی: هرچند آب خضر به زندگی جاودانی کمک می‌کند، اما آب تیغ ناز تو نوع دیگری از بقا و دوام دارد.
نه به کنعان می‌کنم او را برابر نه به مصر
یوسف پر قیمت ما را بهای دیگر است
هوش مصنوعی: من او را نه به زیبایی کنعان و نه به ارزش یوسف در مصر مقایسه می‌کنم، چرا که برای ما قیمت و ارزشی متفاوت وجود دارد.
زود بر گل می‌نشیند لنگر از امداد خلق
کشتی امید ما را ناخدای دیگر است
هوش مصنوعی: زود بر گل می‌نشیند لنگر به این معناست که امید و آرزوها به سرعت دستخوش تغییرات و حوادث می‌شوند. در واقع، زمانی که مشکلات و سختی‌ها پیش می‌آید، امید ما نیز دریا و رکود می‌شود. در اینجا به این نکته اشاره شده که ناخدای کشتی امید ما کسی دیگر است، به این معنی که سرنوشت و کنترل امیدها و آرزوهایمان به دست دیگران است و خودمان نمی‌توانیم به تنهایی بر آن‌ها تسلط داشته باشیم.
نه به روز وصل می‌سازم نه با شام فراق
می‌توان دانست دل را مدّعای دیگر است
هوش مصنوعی: من نه در روزی که به معشوق وصل هستم، می‌توانم احساسات واقعی‌ام را بیان کنم و نه در شبی که از او دور هستم، می‌توانم به درستی درک کنم. قلبم در این وضعیت نشان‌دهنده‌ٔ یک حقیقت دیگری است.
در دریار غم‌نصیبان نوشدارو باب نیست
زخم مژگان ‌خورده دل‌ها را دوای دیگر است
هوش مصنوعی: در دل‌های دردناک و رنجور، درمانی غیر از داروهای خارجی و ظاهری لازم است. آن کسانی که به مصیبت دچار شده‌اند، زخم‌های عمیق‌تری دارند که فقط با محبت و همدلی می‌توان آن‌ها را التیام بخشید.
کشته تیغ دگر قصاب گشتن شرط نیست
مسلخ او بهر قربانگاه جای دیگر است
هوش مصنوعی: برای قربانی شدن نیازی به این نیست که حتماً در کشتارگاه خاصی باشید، بلکه ممکن است در هر مکان دیگری نیز جان خود را از دست بدهید.