شمارهٔ ۳۸
دارم از دست تو شب تا صبح با چشمی پر آب
ناله همدم، باده خون، مطرب فغان، راحت عذاب
روز بر من چار چیز از عشق میآرد هجوم
صبح محنت، ظهر ماتم، عصر غم، شام اضطراب
چار چیز از چار عضوم بردهای از یک نگاه
صبر از دل، هوش از سر، جان ز تن، از دیده خواب
عشق در بحری مرا افکند ای یاران که هست
ناخدا دل، آب خون، لنگر نفس، کشتی حباب
همچو زلفش از پریشانخاطریها دادهام
دل به سودا، سر به زانو، رخ به آتش، تن به تاب
عاشقی قصاب بر طفلی که میداند هنوز
ظلم راحت، دوست دشمن، نیک بد، کشتن ثواب
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سعید محمدی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دارم از دست تو شب تا صبح با چشمی پر آب
ناله همدم، باده خون، مطرب فغان، راحت عذاب
هوش مصنوعی: من تمام شب را با چشمی پر از اشک به خاطر تو میگذرانم. در حالی که همدم من دردمندی، شراب تلخی است که درد و رنج را به همراه دارد و موسیقی به گوشم رسیده که فریاد میزند. راحتی من در این عذاب گم شده است.
روز بر من چار چیز از عشق میآرد هجوم
صبح محنت، ظهر ماتم، عصر غم، شام اضطراب
هوش مصنوعی: روز برای من چهار حالت از عشق را به همراه دارد: صبح با درد و زحمت، ظهر با اندوه و ناراحتی، عصر با غم، و شام با اضطراب و نگرانی.
چار چیز از چار عضوم بردهای از یک نگاه
صبر از دل، هوش از سر، جان ز تن، از دیده خواب
هوش مصنوعی: چهار چیز مهم را از چهار عضو گرفتهای: از یک نگاه صبر را از دل، هوش را از سر، جان را از تن و خواب را از دیده.
عشق در بحری مرا افکند ای یاران که هست
ناخدا دل، آب خون، لنگر نفس، کشتی حباب
هوش مصنوعی: عشق مثل دریایی عمیق من را در خود غرق کرد، ای دوستان. دل من فرمانده این کشتی است و آب آن درد و غم من است، در حالی که نفس من لنگر این کشتی است و وجودم مانند یک حباب است.
همچو زلفش از پریشانخاطریها دادهام
دل به سودا، سر به زانو، رخ به آتش، تن به تاب
هوش مصنوعی: من به خاطر خیالات پریشان و در هم بر هم، دل سپردهام به عشق و دلتنگی، سرم را به زانو گذاشتهام، صورتم را به آتش سپردهام و تنم را به حالتی رنجور و داغ دادهام.
عاشقی قصاب بر طفلی که میداند هنوز
ظلم راحت، دوست دشمن، نیک بد، کشتن ثواب
هوش مصنوعی: عاشق قصاب بر کودکانی که هنوز نمیدانند ظلم به راحتی ممکن است، و اینکه دوست و دشمن چه کسانی هستند، یا خیر و شر چه معنی دارد، و کشتن چگونه میتواند نیکو شمرده شود.