شمارهٔ ۳۶
دعوی لبت دمی که به مرجان کند در آب
جای گهر به چشم صدف جان کند در آب
چشمت اگر ز بند صورت فتد به بحر
دلی ز یک نگاه چه طوفان کند در آب
روشن کنند از تو صدفها چراغ دل
عکس رخت چو عزم چراغان کند در آب
دریا زند چو فاخته از بال موج پر
سرو قدت چو جلوه مستان کند در آب
چون بگذرد حدیث تو امشب به روی بحر
شورش حباب را چو نمکدان کند در آب
نه جرعهای به خستهدلان ده چو می خوری
بس درد را که لعل تو درمان کند در آب
بی دام نیم قطره نماند در این محیط
زلفت گهی که سلسلهجنبان کند در آب
دارد یگانه گوهر مقصود را به کف
خود را شناوری که به قربان کند در آب
قصاب از جگر کشی آهی که چون حباب
خوبست خانمان تو ویران کند در آب
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سعید محمدی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دعوی لبت دمی که به مرجان کند در آب
جای گهر به چشم صدف جان کند در آب
هوش مصنوعی: سخن زیبای تو در کنار لبهایت، مانند دمی است که به مرجان میرسد. در حالی که آب مملو از گوهرهاست، چشمان صدف هم جان خود را در آب قرار میدهند.
چشمت اگر ز بند صورت فتد به بحر
دلی ز یک نگاه چه طوفان کند در آب
هوش مصنوعی: اگر چشمان تو از قید ظواهر دنیایی رها شود و به عمق دل نگریست، فقط با یک نگاه میتواند در دل آب، طوفانی به راه بیاندازد.
روشن کنند از تو صدفها چراغ دل
عکس رخت چو عزم چراغان کند در آب
هوش مصنوعی: صدفها از محبت تو روشنایی دل را فراهم میآورند، همانطور که تصویر تو زمانی که در آب میافتد، میخواهد نور و زیبایی را به نمایش بگذارد.
دریا زند چو فاخته از بال موج پر
سرو قدت چو جلوه مستان کند در آب
هوش مصنوعی: دریا به مانند فاخته از بالای موج آواز میخواند و قد بلند تو همچون زیباییهای مستکنندهای در آب منعکس میشود.
چون بگذرد حدیث تو امشب به روی بحر
شورش حباب را چو نمکدان کند در آب
هوش مصنوعی: وقتی داستان تو امشب بر موجهای دریا بگذرد، حبابها مانند نمکدان در آب خواهند بود.
نه جرعهای به خستهدلان ده چو می خوری
بس درد را که لعل تو درمان کند در آب
هوش مصنوعی: به دلهای خسته و اندوهگین نه حتی یک قطره نوشیدنی بده، چون وقتی مینوشی، دردها را به خاطر بیاور. فقط نگین زیبای تو میتواند در آب آنها را درمان کند.
بی دام نیم قطره نماند در این محیط
زلفت گهی که سلسلهجنبان کند در آب
هوش مصنوعی: در این دنیا که زلف تو به دورش پیچیده، هیچ قطرهای بیدام نمیماند. گاهی زلفت مانند یک حرکتدهنده در آب، جنب و جوش دارد.
دارد یگانه گوهر مقصود را به کف
خود را شناوری که به قربان کند در آب
هوش مصنوعی: شخصی گوهر باارزشی را در دست دارد و آماده است تا آن را در آب فدای کسی کند.
قصاب از جگر کشی آهی که چون حباب
خوبست خانمان تو ویران کند در آب
هوش مصنوعی: قصاب با کارش در دل خودش حسرتی دارد که مانند حباب به نظر زیبا میآید، اما در واقع میتواند خانه و زندگی تو را بر ویران کند.
حاشیه ها
1400/04/06 22:07
نصرت الله
در مصرع اول بیت دوم «فتند» میبایست به «فتد» تغییر کند.
در مصرع اول بیت پنجم «بر روی» میبایست به «به روی» تغییر کند.
(از تصحیح جواهری و جدی)