گنجور

شمارهٔ ۳۰

گفتگویت در تبسم می‌کند شکر در آب
خورده بس لعل لبانت غوطه چون گوهر در آب
اصل معنی یافت چون عارف ز خط عارضت
از بغل آورد بیرون ریخت صد دفتر در آب
دل چو در خون می‌نشیند شوقش افزون می‌شود
مرغ آبی می‌زند از شوق آری پر در آب
طرفه دریاییست عشق دوست کز هر موجه‌ای
صد خطر رو می‌دهد تا افکنی لنگر در آب
گفتمت قصاب هیچ از گرمی محشر مترس
کی کنید تقصیر از ما ساقی کوثر در آب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سعید محمدی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفتگویت در تبسم می‌کند شکر در آب
خورده بس لعل لبانت غوطه چون گوهر در آب
هوش مصنوعی: گفت‌و‌گوهایت با لبخند شیرینی همراه است و مانند شکر در آب حل شده است. لب‌های تو همچون مرواریدی در آب غوطه‌ور هستند.
اصل معنی یافت چون عارف ز خط عارضت
از بغل آورد بیرون ریخت صد دفتر در آب
هوش مصنوعی: معنی این بیت به این صورت است که وقتی عارف به حقیقت و معنای اصلی دست می‌یابد، از طرفی تاثیری عمیق را از وجود محبوب درک می‌کند و احساسات و افکارش به قدری پرشور می‌شود که مانند آب، از درونش به بیرون سرازیر می‌شود و همه چیزش را در این عشق خالص می‌ریزد.
دل چو در خون می‌نشیند شوقش افزون می‌شود
مرغ آبی می‌زند از شوق آری پر در آب
هوش مصنوعی: وقتی دل در غم و اندوه قرار می‌گیرد، اشتیاق و longing در آن بیشتر می‌شود. مانند پرنده‌ای که به خاطر شادی و شوق زیاد، در آب پایین می‌رود و پرهایش را باز می‌کند.
طرفه دریاییست عشق دوست کز هر موجه‌ای
صد خطر رو می‌دهد تا افکنی لنگر در آب
هوش مصنوعی: عشق به دوست همچون دریا است، که با هر موجی خطرات زیادی را به همراه دارد تا بتوانی لنگر خود را در آب بیندازی.
گفتمت قصاب هیچ از گرمی محشر مترس
کی کنید تقصیر از ما ساقی کوثر در آب
هوش مصنوعی: به او گفتم که از گرمی و سختی روز محشر نترسد. مگر ما چه خطایی کرده‌ایم که باعث این شرایط شده است؟ بنابراین، ای ساقی کوثر، کجایی که آب زلالی به ما برسانی؟

حاشیه ها

1400/04/06 17:07
نصرت الله

در مصرع اول بیت چهارم «موجهٔ» می‌بایست به «موجه‌ای» تغییر کند. در تصحیح جواهری (و جدی) در مواردی شاهد هستیم که از « ٔ» به جای «ای» استفاده شده است که مربوط به آن رسم الخط است.