گنجور

شمارهٔ ۲

ای ذات پاکت از همه ماسوا، سوا
وز درگه تو یافته هر بینوا، نوا
انعام توست بر همه خاص و عام، عام
تشریف توست بر قد هر نارسا، رسا
گم‌گشتگان وادی جهل مرکبیم
راهی ز روی مرحمت ای رهنما، نما
ما را چو حاصلی نبود غیر معصیت
ای وای اگر دهی تو روز جزا، جزا
در دم چهار موجه دریای خون شود
در کشتی‌ای که نیست در آن ناخدا، خدا
پنهان ز خلق تکیه زدن بر سر سریر
بهتر ز طاعت به سر بوریا، ریا
قصاب خسته‌ دل به جناب تو کرده رو
او را ببخش زین در دارالشفا، شفا

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سعید محمدی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای ذات پاکت از همه ماسوا، سوا
وز درگه تو یافته هر بینوا، نوا
هوش مصنوعی: ای ذات پاک تو از همه چیز و همه کس جدا هستی و هر نیازمند و بیچارهای در درگاه تو صدایی را یافته است.
انعام توست بر همه خاص و عام، عام
تشریف توست بر قد هر نارسا، رسا
هوش مصنوعی: نعمت و بخشش تو به همه مردم، چه خاص و چه عام، تعلق دارد. عموم مردم به خاطر جایگاه تو، به هر اندازه که توانایی دارند، به کمال و درک می‌رسند.
گم‌گشتگان وادی جهل مرکبیم
راهی ز روی مرحمت ای رهنما، نما
هوش مصنوعی: ما در دام نادانی گرفتار شده‌ایم و در این راه به راهنمایی و محبت تو نیاز داریم تا ما را به سوی درست هدایت کنی.
ما را چو حاصلی نبود غیر معصیت
ای وای اگر دهی تو روز جزا، جزا
هوش مصنوعی: ما هیچ چیز خوبی نداریم جز گناه. وای بر ما اگر در روز قیامت، جزای ما تنها گناهمان باشد.
در دم چهار موجه دریای خون شود
در کشتی‌ای که نیست در آن ناخدا، خدا
هوش مصنوعی: زمانی که دریا به طوفانی می‌شود و موج‌های خشمگین و خطرناک برمی‌خیزند، کشتی‌ای که بدون ناخدا باشد، به سوی نابودی خواهد رفت. در چنین موقعیتی، تنها خداوند می‌تواند نجات‌دهنده باشد.
پنهان ز خلق تکیه زدن بر سر سریر
بهتر ز طاعت به سر بوریا، ریا
هوش مصنوعی: بهتر است که انسان به‌طور مخفیانه قدرت و مقامش را داشته باشد تا اینکه با صداقت ولی در شرایط سخت و دشوار خدمت کند. در واقع، نگاه به ظواهر و ریا در عبور از مشکلات، به‌خوبی نشان‌دهنده عمق تفکر است.
قصاب خسته‌ دل به جناب تو کرده رو
او را ببخش زین در دارالشفا، شفا
هوش مصنوعی: قصاب دل‌سختی که دلتنگ و خسته است، در برابر تو روی آورده است؛ او را ببخش چرا که اینجا دارالشفاست و امیدی به شفا دارد.