شمارهٔ ۱۱
میرساند از ره ظلمت به منزل مور را
آنکه پنهان در دل هر ذره دارد نور را
وادی عشق است و اول ترک هستی گفتهام
کردهام بر خویشتن نزدیک راه دور را
به نگردد از رفوکاری جراحتهای دل
بخیه بینفع است زخم کاری ناسور را
زهر چشمش را هجوم گریهام در کار بود
تلخی بادام او میخواست آب شور را
کجروان را راستی باید که گردد دستگیر
میشود رهبر عصا در وقت رفتن کور را
ظالمان را آتشی جز حرص نتواند گداخت
شعلهای باید که سوزد خانه زنبور را
با سفال خویش هر کس میتواند ساختن
میزند بر فرق قیصر کاسه فغفور را
پنجه مژگان او قصاب چون بربود دل
همچو شهبازیست کز جا بر کند عصفور را
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سعید محمدی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
میرساند از ره ظلمت به منزل مور را
آنکه پنهان در دل هر ذره دارد نور را
هوش مصنوعی: کسی که در دل هر ذرهای نور را پنهان دارد، مور را از طریق تاریکی به منزلش میرساند.
وادی عشق است و اول ترک هستی گفتهام
کردهام بر خویشتن نزدیک راه دور را
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، ابتدا باید از خودگذشتگی کرد. من به خودم گفتهام که باید بهجای فاصلههای دور، به خودم نزدیک شوم.
به نگردد از رفوکاری جراحتهای دل
بخیه بینفع است زخم کاری ناسور را
هوش مصنوعی: اگر کسی زخمهای دلش را با تلاشهای بیاثر درمان کند، نتیجهای نخواهد داشت و دردهای عمیق و مزمن او بهبود نخواهد یافت.
زهر چشمش را هجوم گریهام در کار بود
تلخی بادام او میخواست آب شور را
هوش مصنوعی: زهر چشم او باعث شد که من به شدت گریه کنم، چون تلخی چشمانش مانند طعم تلخ بادام، بر من تأثیر گذاشت و دلم میخواست اشکهایم به اندازه آب شور دریا باشد.
کجروان را راستی باید که گردد دستگیر
میشود رهبر عصا در وقت رفتن کور را
هوش مصنوعی: افراد کجرو و منحرف باید در مسیر درست هدایت شوند. در زمانی که فردی نابینا و ناتوان در راه رفتن است، نیاز به راهنمایی و حمایت دارد.
ظالمان را آتشی جز حرص نتواند گداخت
شعلهای باید که سوزد خانه زنبور را
هوش مصنوعی: ظالمان را فقط حرص و طمع میتواند نابود کند. باید آتش شدیدی بیافروزد که حتی خانه زنبورها را هم بسوزاند.
با سفال خویش هر کس میتواند ساختن
میزند بر فرق قیصر کاسه فغفور را
هوش مصنوعی: هر کسی میتواند با دوستان یا امکانات خود، کارهایی انجام دهد و بر موفقیتهای بزرگ دست یازد، حتی اگر به نظر بیاید که کارش کوچک و ناچیز است.
پنجه مژگان او قصاب چون بربود دل
همچو شهبازیست کز جا بر کند عصفور را
هوش مصنوعی: چشمهای او مانند چنگال یک قصاب است که وقتی دل را میگیرد، همچون شاهباز، قدرت آن را دارد که پرندهای را از جایش بکند.
حاشیه ها
1400/04/05 22:07
نصرت الله
در مصرع دوم بیت آخر اشکال تایپی وجود دارد که ممکن است کمی آن را ناخوانا کند. بهتر آن است که این مصرع به این صورت نگاشته شود:«همچو شهبازی است کز جا بَرکند عصفور را»
1400/04/06 08:07
حمیدرضا
با سپاس، «جابر» با «جا بر» جایگزین شد.